این درد شدید منجر به خودکشی می شود

خط سلامت: درد روانی و قرار گرفتن در معرض بدرفتاری عوامل خطر مهمی برای رفتار خودکشی هستند.

این درد شدید منجر به خودکشی می شود

خودکشی فرار از رنج غیر قابل تحمل است که به « آشفتگی ذهن » منجر می‌شود و به میزان ناراحتی (پریشان، آشفته، بی قرار) فرد و وضعیتی که احتمال وقوع خودکشی در آن وجود دارد، اشاره دارد.

به گزارش خط سلامت در یک متاآنالیز، دوکاس و همکاران گزارش کردند درد روانی در افرادی که اقدام به خودکشی می‌کنند بیشتر از افرادی است که اقدام به خودکشی نمی‌کنند و در افرادی که قصد خودکشی را انجام نمی‌دهند، بیشتر از افرادی است که قصد خودکشی ندارند. 

علل درد شدید روانی 

درد شدید روانی می تواند نتیجه تجربیات منفی دوران کودکی و بدرفتاری باشد و می تواند یک عامل خطر مهم برای چند اختلال روانپزشکی باشد. 

بدرفتاری در دوران کودکی نیز یک عامل خطر مهم برای رفتارهای تکانشی - پرخاشگرانه و رفتارهای خودکشی در نظر گرفته می شود.

ذهنی که به خودکشی فکر می کند با احساس گذرا انقباض و محدود شدن گزینه های موجود آشفته می شود. بنابراین خودکشی راهی برای متوقف کردن آگاهی فرد از تجربه درد غیرقابل تحمل است.

درد روانی، که شامل تشخیص‌های روانپزشکی می‌شود، چارچوبی حیاتی برای ارزیابی نیاز فرد به کمک روانپزشکی تشکیل می‌دهد. متأسفانه معیارهای تشخیصی استاندارد به سختی به سطح پریشانی روانی می پردازند و ویژگی های اصلی آن را در نظر نمی گیرند.

بدون شک، ارزیابی و بهره‌گیری از درد روانی در مراقبت از بیماران (همچنین بررسی تفاوت‌ها در تشخیص‌ها) چالشی است که باید در سلامت روان پذیرفته شود زیرا می‌تواند برخی از علل خطر خودکشی را باز کند.

پر کردن شکاف بین پزشکان و بیماران در درک درد و رنج انسانی یک گام اساسی در پیشگیری از خودکشی است بنابراین، پزشکان باید یک رویکرد پدیدارشناختی را هنگام برخورد با افراد رنج‌دیده در نظر بگیرند و تجربیات مادام‌العمر را که اغلب درک جهانی بیماران را هدایت می‌کند، بررسی کنند.

تحقیقات پیشین

ادوارد اشنایدمن؛ روان‌ شناس و جامعه‌ شناس آمریکایی، درک ما از پدیده خودکشی را تغییر داد. او، که به پدر خودکشی ‌شناسی مشهور است، بیش از چهل ‌سال درباره این موضوع تحقیق کرد.

خودکشی هنگامی رخ می ‌دهد که روان‌درد از نظر فرد به حدی تحمل ‌ناپذیر می‌رسد. این یعنی خودکشی به تفاوت در آستانه تحمل درد روان ‌شناختی در افراد مختلف هم مرتبط است.

خودکشی از این لحاظ به نیازهای روان‌شناختی مربوط می‌شود که روشی خاص برای متوقف‌ کردن جریان تحمل‌ ناپذیر درد روانی در ذهن است.

خودکشی و نبودن شادی

خودکشی برای کاستن از تنش درد ناشی از نیازهای برآورده‌ نشده انجام می ‌شود. رابطه‌ای ناگسستنی بین خودکشی و شادی یا به‌ تعبیر بهتر نبود شادی هست.

نوعی شادی دنیوی ناشی از آسایش، دردگریزی و بی ‌حسی روانی وجود دارد. اما شادی مسحورکننده واقعی ربط چندانی به آسایش مادی ندارد؛ بلکه این شادی نوعی وجد و نشاط است که فرد می‌‌تواند آن را به ‌بهترین وجه، تجربه کند.

نیازهای روانشناختی 20 گانه

یکی از وظایف اصلی خودکشی ‌شناسی این است که این بعد کلیدی روان ‌درد را عملیاتی کند. می‌‌توان با این پرسش ساده شروع کرد: چقدر درد می‌کشید؟

برای این منظور، می ‌توان رقمی را برای هر یک از نیازهای فرد موردنظر تخصیص داد، به‌ طوری ‌که حاصل‌ جمع نمره‌ های آن فرد به ۱۰۰ برسد.

این به ما امکان می ‌دهد تا با استفاده از روش مجموع ثابت، افراد مختلف را (یا یک فرد معین را در طول زمان) ارزیابی کنیم. این کار بسیار ساده است و فقط چند دقیقه طول می ‌کشد (برای امتحان، اول به خودتان و سپس به شخصیتی سرشناس نمره بدهید.

در هر فرد، دو نوع مجموعه تمایلات یا مجموعه‌ای از وزن ‌دهی نسبی بین نیازهای روان ‌شناختی بیست ‌گانه در رابطه با خودکشی وجود دارد.

الف) آن دسته از نیازهای روانشناختی که فرد با آن ‌ها کنار می ‌آید و شخصیت خود را براساس کارکرد روزانه درون ‌روانی و میان ‌فردی آن‌ ها تعریف می ‌کندبه این نیازها نیازهای وجهی می ‌گوییم

ب) نیازهای روانشناختی معدودی که فرد نمی ‌تواند ناکامی آن ‌ها را به‌ راحتی تحمل کند، نیازهایی که به‌خاطرشان می‌ میرد. به آن ‌ها نیازهای حیاتی می ‌گوییم.

 به ‌وسیله کالبدشکافی روانی، هر خودکشی را برحسب دو یا سه نیاز غالب شناسایی یا نام ‌گذاری کرد که ناکامی‌ شان نقشی محوری در آن مرگ بازی کرده است.

مؤلفه های خودکشی

- فراز و نشیب های زندگی؛ آن دسته از استرس‌ها، ناکامی‌ها، طردها و توهین‌های شکنندۀ اجتماعی و روان‌شناختی که همیشه در ذات زندگی وجود دارد.

- رویکردهای گوناگون برای درک رفتار انسان؛ مسلماً خودکشی (مانند همه رفتارهای دیگر) رفتاری چند بعدی است و این یعنی تبیین درخور آن هم باید چندرشته‌ای باشد.

- فراز و نشیب ‌های زندگی که از کانال ادراکی ذهن انسان می ‌گذرند و ذهن انسان آن‌ها را به ‌صورت شعف ‌انگیز، لذت‌ بخش، بی ‌اثر، بی ‌اهمیت یا دردناک ادراک می ‌کند. 

- درد را تحمل ‌ناپذیر، طاقت ‌فرسا و ناپذیرفتنی ‌دانستن یک شرط لازم دیگر برای خودکشی است

- این اندیشه که چاره درد تحمل ‌ناپذیر توقف خودآگاهی هست. 

- کاهش آستانه تاب‌ آوری در برابر روان ‌درد فلج‌ کننده آخرین شرط لازم برای خودکشی است. 

- نتیجه خودکشی ‌گرایانه  آنقدر درد دارم که نمی ‌توانم زندگی کنم. برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید. 

تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است.

ارسال نظر

خط سلامت
فیلم ها
  • خط سلامت: عشق و حسادت با هم مرتبط هستند زیرا یک هورمون مشترک در این دو احساس نقش دارد. عشق احساسی است که به هورمون…

گزارش ویژه
پادکست
  • 00:00
    00:00
اتاق درمان