احساسات نظیر اندوه و خشم برای تجربه ناخوشایند هستند و حتی می توانند بسیار طاقت فرسا باشند و مردم اغلب سعی می کنند از آن ها دوری کنند، آن ها را سرکوب کنند یا آن ها را نادیده بگیرند.
به گزارش خط سلامت احساسات منفی مزایایی به همراه دارند که اغلب افراد از آن بی خبرند.
احساسات منفی
احساساتی مانند خشم و بی حوصلگی بر افراد تأثیر می گذارد. مطالعات نشان داده اند احساسات به طور یکسان برای افراد خوب یا بد نیستند. درعوض، احساسات مختلف می توانند در انواع خاصی از موقعیت ها به نتایج بهتری منجر شوند.
احساس غم و اندوه پس از شکست
غم و اندوه زمانی رخ می دهد که مردم درک کنند هدف یا نتیجه مطلوبی را از دست داده اند و هیچ کاری نمی توانند برای بهبود وضعیت انجام دهند. هنگامی که غمگینی برانگیخته شود، با چیزی مرتبط است که روانشناسان آن را حالت غیرفعال کردن یا انجام دادن کم می نامند. غم و اندوه نیز فکری را ایجاد می کند که جزئی تر و تحلیلی تر است.
فایده توقف و تفکری که با غم و اندوه همراه است این است که به افراد کمک می کند تا پس از شکست بهبود یابند . وقتی شکست می خورید، معمولاً به این معنی است که موقعیتی که در آن قرار دارید برای موفقیت مساعد نیست. در این نوع سناریوها، غم و اندوه افراد را وادار می کند که به عقب برگردند و آنچه را که در حال وقوع است ارزیابی کنند .
تاثیر احساس غم بر عملکرد های شناختی
هنگامی که مردم غمگین هستند، اطلاعات را به روشی مشورتی و تحلیلی پردازش می کنند و می خواهند از خطر اجتناب کنند. این حالت با حافظه دقیق تر ، قضاوتی که کمتر تحت تأثیر فرضیات یا اطلاعات نامربوط قرار می گیرد ، و تشخیص بهتر دروغگویی افراد دیگر ارائه می شود . این تغییرات شناختی افراد را تشویق می کند تا شکست های گذشته را درک کنند و احتمالاً از شکست های آینده جلوگیری کنند.
تاثیر احساس خشم برغلبه بر یک مانع
خشم زمانی رخ می دهد که افراد متوجه شوند هدف یا نتیجه دلخواه خود را از دست می دهند، اما می توانند با حذف چیزی که سر راهشان است، وضعیت را بهبود بخشند. هنگامی که خشم برانگیخته می شود، با "آمادگی برای اقدام" همراه می شود و تفکر شما بر روی مانع متمرکز می شود .
مزیت آمادگی برای عمل و تمرکز بر آنچه در سر راه شما قرار دارد این است که به شما انگیزه می دهد تا بر آنچه بین شما و هدفتان است غلبه کنید. وقتی افراد عصبانی هستند ، اطلاعات را پردازش می کنند و به سرعت قضاوت می کنند ، می خواهند اقدام کنند و از نظر فیزیولوژیکی برانگیخته می شوند.
در آزمایش‌ها، عصبانیت در واقع نیروی لگد افراد را افزایش می‌دهد که در برخوردهای فیزیکی مفید می باشد. خشم در موقعیت‌هایی که شامل چالش‌هایی برای اهداف است، از جمله بازی‌های مقابله‌ای، پازل‌های پیچیده ، بازی‌های ویدیویی با موانع و پاسخ سریع به وظایف، نتایج بهتری را به همراه دارد.
ابراز خشم، به صورت چهره یا کلامی، این مزیت را دارد که دیگران را ترغیب می کند که راه را باز کنند . مردم در مذاکرات تسلیم می شوند و وقتی طرف مقابلشان خشمگین است، تسلیم می شوند .
احساس اضطراب و آمادگی برای خطر
اضطراب زمانی رخ می دهد که مردم یک تهدید بالقوه را درک کنند . این می تواند سخنرانی برای مخاطبان زیادی باشد که در آن شکست عزت نفس شما را به خطر می اندازد، یا می تواند تهدیدی فیزیکی برای خودتان یا عزیزانتان باشد. هنگامی که اضطراب برانگیخته شود، با آمادگی برای پاسخ به خطر، از جمله افزایش برانگیختگی فیزیکی و توجه به تهدیدها و خطرات مرتبط است .
آماده بودن برای خطر به این معنی است که اگر مشکلی پیش آمد، می توانید به سرعت برای جلوگیری یا اجتناب از آن واکنش نشان دهید. در مواقعی که افراد مضطرب هستند، به سرعت تهدیدها را تشخیص می دهند، زمان واکنش سریعی دارند و در حالت آماده باش هستند . گشاد شدن چشم که اغلب با ترس و اضطراب همراه است حتی به افراد میدان دید وسیع تری می دهد و تشخیص تهدید را بهبود می بخشد.
اضطراب بدن را برای عمل آماده می کند، که باعث بهبود عملکرد در تعدادی از وظایفی می شود که شامل انگیزه و توجه است. به افراد انگیزه می دهد تا برای رویدادهای آینده، مانند اختصاص زمان برای مطالعه برای امتحان، آماده شوند. اضطراب همچنین رفتار محافظتی را تحریک می کند، که می تواند به جلوگیری از واقعی شدن تهدید بالقوه کمک کند.
احساس بی حوصلگی و خارج شدن از کلافگی
تحقیقات کمتری در مورد کسالت نسبت به بسیاری از احساسات دیگر وجود دارد، بنابراین به خوبی درک نشده است. محققان در مورد اینکه این احساس چیست و چه کاری انجام می دهد بحث می کنند .
به نظر می رسد بی حوصلگی زمانی رخ می دهد که موقعیت فعلی کسی هیچ واکنش عاطفی دیگری ایجاد نمی کند . سه موقعیت وجود دارد که این کمبود ممکن است رخ دهد : هنگامی که احساسات محو می شوند، مانند خوشحالی یک ماشین جدید که به حالت خنثی محو می شود.
زمانی که مردم در موقعیت فعلی خود به هیچ چیز اهمیت نمی دهند، مانند حضور در یک مهمانی بزرگ که در آن هیچ اتفاق جالبی نمی افتد. یا زمانی که مردم هیچ هدفی ندارند. بی حوصلگی لزوماً فقط به این دلیل نیست که هیچ اتفاقی نمی افتد شخصی که هدفش آرامش است از نشستن ساکت و بدون هیچ تحریکی کاملاً راضی می باشد.
محققان روانشناسی فکر می کنند که مزیت کسالت در موقعیت هایی که افراد از نظر احساسی واکنش نشان نمی دهند این است که باعث ایجاد تغییر می شود . اگر هیچ چیز در موقعیت فعلی شما ارزش پاسخ دادن به آن را ندارد، تجربه تنفرآمیز بی حوصلگی انگیزه می دهد تا به دنبال موقعیت های جدید باشید یا طرز تفکر خود را تغییر دهید. بی حوصلگی با ریسک جویی بیشتر، میل به تازگی و تفکر خلاق مرتبط است. به نظر می رسد مانند یک چوب عاطفی عمل می کند و افراد را از موقعیت فعلی خود بیرون می آورد تا به کاوش و خلقت بپردازند.
ابزارهایی به نام احساسات برای کسب شادی
مردم می خواهند شاد باشند. اما تحقیقات نشان می دهد که یک زندگی رضایت بخش و سازنده شامل ترکیبی از احساسات مثبت و منفی است . عواطف منفی، حتی اگر احساس بدی داشته باشند، می توانند افراد را برای شکست، چالش ها، تهدیدها و کاوش انگیزه و آماده کنند.
چه خوشایند باشد چه نباشد، احساسات می توانند شما را به سمت نتایج بهتر راهنمایی کنند. شاید درک اینکه چگونه آن ها شما را برای رویارویی با موقعیت های مختلف آماده می کنند کمک می کند احساس بهتری داشته باشید. برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.
تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است.
