بسیاری از افراد در بزرگسالی با چالشهای عاطفی ناشی از آسیبهای دوران کودکی مواجه میشوند. این چالشها نه تنها بر زندگی شخصی آنها تأثیر میگذارد، بلکه بر نقش آنها به عنوان والدین نیز سایه میاندازد.
به گزارش خط سلامت، یک پدر، که خود با این مشکلات دست و پنجه نرم میکند، از تجربیاتش در تلاش برای تربیت فرزندش سخن میگوید.
این پدر که با آسیبهای دوران کودکی خود دست و پنجه نرم کرده، میگوید: سعی میکنم به کودک نوپایم با ملایمت رفتار کنم، اما وقتی او عصبانی میشود، سخت است. او توضیح میدهد در تلاش برای تنظیم احساساتش، سعی میکند اول با خود مهربان باشد. او یکی از اولین خاطراتش را به یاد میآورد: دویدن به سمت اتوبوس مدرسه، جایی که فهمیدم مدرسه امن است و خانه نه.
اکنون به عنوان یک بزرگسال و والد، او با تأثیرات آسیبزا دوران کودکی خود زندگی میکند. او بیان میکند: تا زمانی که مجبور شدم فرزندم را پدر و مادر کنم، هرگز نفهمیدم که چه تأثیر بدی روی من گذاشته است. وقتی دخترش به دنیا آمد، تصمیم گرفت که کارها را متفاوت انجام دهد و خانهاش را به مکانی امن و پر از شادی تبدیل کند.
با این حال، او متوجه میشود هنوز با تأثیرات تربیت خود دست و پنجه نرم میکند و میگوید: تنظیم عاطفی برای هیچ یک از ما آسان نیست. او به چالشهای تنظیم احساساتش اشاره میکند و میگوید: من توسط پدر و مادری بزرگ شدم که هیچ ایدهای برای انجام این کار نداشتند.
او در تلاش است تا به دختر دو سالهاش مهربان باشد و تکنیکهای تنفس را به او آموزش دهد. با این حال، او اعتراف میکند که در مواقعی که دخترش عصبانی میشود، کنترل خود را از دست میدهد: «آیا آن تکنیکهای تنفسی کار میکنند؟ با کمال تعجب، بله. اما آیا من هنوز هم در مواقع عصبانیت کامل، آن را کاملاً از دست میدهم؟ بله.»
این پدر همچنین به چالشهای مرزبندی در فرزندپروری اشاره میکند و میگوید: «وقتی بزرگ شدم، باید انعطافپذیر بودم. زندگی من فاقد ثبات بود و نمیتوانستم به انجام کاری وابسته شوم.» او پس از مشاوره با پرستار کودک، متوجه میشود که باید مرزهای بیشتری برای دخترش تعیین کند: «پس از یک روز عصبانیت بدتر از آنچه تا به حال تجربه کرده بودم، مشکلات رفتاری از بین رفت.»
او اکنون در تلاش است تا این مرزها را حفظ کند و میگوید: «من هنوز در حفظ این مرزها وحشتناک هستم، اما میدانم که آنها برای کودک نوپایم خوب هستند.» او به این نکته اشاره میکند که اگر دخترش از این مرزها ناراحت باشد، اشکالی ندارد و او باید یاد بگیرد که چگونه احساساتش را تنظیم کند.
این پدر در نهایت به اهمیت پذیرش اشتباهاتش اشاره میکند و میگوید: «کاری که من انجام میدهم به جای اینکه بخواهم پدر و مادری مهربان باشم، در واقع مالکیت اشتباهاتی است که مرتکب میشوم. اگر درخواست شد عذرخواهی میکنم.» او همچنین میافزاید: «من مجبور نیستم پدر و مادر کاملی باشم و این کودکی جادویی را به او بدهم که به نظر میرسد فقط در فیلمها وجود دارد.»
این گزارش نشان میدهد که فرزندپروری برای افرادی که با آسیبهای دوران کودکی دست و پنجه نرم کردهاند، چالشی بزرگ است. با این حال، پذیرش اشتباهات و تلاش برای ایجاد محیطی امن و محبتآمیز برای فرزندان، میتواند به بهبود روابط خانوادگی و سلامت روانی کمک کند. این پدر با عشق و تلاشش برای بهبود خود، به فرزندش نشان میدهد که عشق و پذیرش میتواند بر هر چالشی غلبه کند.
برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است