پرورش هوش از طریق تمرین هایی مانند ذهن آگاهی یا حفظ بصری سرگرم کننده می تواند به ایجاد درک عمیق تر از خود و دیگران بدون تحمل مقدار زیادی سختی کمک کند.
به گزارش خط سلامت بیایید برخی از این موارد را باز کنیم.
ماجراجویی های خوشمزه
آیا خودتان را اهل غذا می دانید؟ اگر پاسخ مثبت است، پس به احتمال زیاد نابغه هستید.
البته غذا برای تغذیه عالی است. حصول اطمینان از دریافت ویتامین ها و مواد معدنی کافی برای حفظ فرم خوب، کلیدی است! اما برای اهل غذا، این امر بسیار فراتر از این است.
اغلب افراد با هوش بالا سفر آشپزی را آغاز می کنند که فراتر از رزق و روزی صرف است.
این کار غذاخوردن معمولی و روزمره نیست. در مورد کسی صحبت می کنم با ذهن تیز، تشنه دانش و کنجکاوی که هیچ محدودیتی نمی شناسد.
برای من، چیزی که این افراد باهوش را متمایز می کند، دیدگاه منحصر به فرد آنها در مورد غذا است.
آنها به جای اینکه وعده های غذایی را به عنوان یک نیاز اساسی بدانند، آنها را به عنوان راهی برای ورود به فرهنگ ها، تاریخ ها و علوم مختلف جهان اطراف خود می بینند.
هر ظرفی که با آن روبرو می شوند، داستان رنگارنگی را روایت می کند داستانی از مهاجرت، نوآوری یا سنت.
برای مثال سامبال را در نظر بگیرید . این چاشنی آتشین که خاستگاه آن در مالزی است، به دور و بر سفر کرده است و ردپای پاک نشدنی خود را در غذاهای سراسر جهان به جا گذاشته است.
از برخی جهات، سفر سامبال به هم پیوستگی تمدن های بشری را آشکار می کند.
با کاوش در غذاهایی که دارای این ماده کوچک منحصر به فرد هستند، ماجراجوی آشپزی ما نه تنها جوانه های چشایی خود را بهبود می بخشد، بلکه رشته های مهاجر و فرهنگی را که ما را به هم پیوند می دهد، کشف می کند.
اما این فقط در مورد مواد تشکیل دهنده نیست، به هیچ وجه، همه چیز به فرآیند مربوط می شود!
غذاخوران باهوش از آزمایش دستور العمل ها و تکنیک های غیر متعارف نمی ترسند و مرزهای طعم و بافت را کنار می زنند.
خواه آنها در حال تخمیر کلم ترش، ترشی قارچ های جنگلی یا تسلط بر دم کردن کامبوجا هستند، آنها به غذا از دریچه ای تقریباً علمی نزدیک می شوند و همیشه به دنبال یادگیری بیشتر و یادگیری خوب هستند (و البته خوب غذا خوردن!).
این نوع تفکر، دیدگاهی فراگیرتر از هوش را به نمایش می گذارد - دیدگاهی که نه تنها ذهن، بلکه حواس را نیز در بر می گیرد.
جست و جوی دیدگاه های مخالف
با پذیرفتن هوشمندانه فرهنگ، دیدگاههای متفاوت با دیدگاههای خود را در نظر میگیرید – گاهی اوقات دیدگاههای بسیار متفاوت.
برای من، افرادی که عادت میکنند از ماندن در محدودههای دنج اعتقادات خود امتناع کنند، افرادی فوقالعاده تیزبین هستند.
این افراد وقتی با استدلالی مخالف عقایدشان روبرو می شوند، در سایه ها عقب نشینی نمی کنند.
درعوض، آنها به سمت راست متمایل می شوند و مشتاق درک دیدگاه مخالف هستند، حتی اگر لزوماً با آن موافق نباشند.
این افراد به جای نادیده گرفتن آنها - بله، حتی برخی از نظرات مشکلساز - گوش میدهند و به دنبال بینشها و ایدههایی میگردند که ممکن است پیشفرضهایشان را به چالش بکشند.
از طریق انتقاد سازنده ، بازخورد و مشارکت، آنها بهتر می توانند نقاط کور تفکر خود را از بین ببرند و مسیرهای جدیدی را برای
به این ترتیب است که فکر می کنم هوش واقعی با فروتنی نیز پیوند دارد.
مهم نیست که یک فرد چقدر باهوش است، من معتقدم که باید به سلامت بپذیرد که همه پاسخ های دنیا را ندارد. زیرا اجازه دهید با آن روبرو شویم - این از نظر انسانی امکان پذیر نیست!
بنابراین، با جستوجوی دیدگاههای متضاد، به طور فعال محدودیتهای دیدگاه خود را میشناسند و خود را به روی فرصتهای تازه میگشایند.
پرورش یک رابطه عمیق با ضمیر ناخودآگاه
یکی دیگر از عادت های افراد فوق العاده باهوش به نحوه برخورد آنها با ناخودآگاهشان باز می گردد.
در حال حاضر، من در مورد چیزهای ماورایی بسیار فنی مانند نئو در ماتریکس صحبت نمی کنم، بیشتر، منظورم این است که آنها عادت واقعی ابزارهایی مانند تجسم را ایجاد می کنند.
بنابراین، چه چیزی ممکن است به نظر برسدفرض کنید فردی فوق العاده استرس دارد یا مضطرب است، به جای انجام کاری که اکثریت ما به طور طبیعی به عنوان انسان انجام می دهیم، و تسلیم این اضطراب می شویم، این فرد یک لحظه وقت می گذارد تا خود را تجسم کند که با اعتماد به نفس و با ذهنی روشن، کل موقعیت را مدیریت می کند.
از طریق تجسم ، آنها اساساً ناخودآگاه خود را آماده میکنند تا نتیجهای را که واقعاً میخواهند به دست آورند، آشکار کنند.
مدیتیشن به خوبی با این عادت پیوند دارد. مدیتیشن واقعی فقط برای یافتن آرامش نیست، بلکه در مورد آرام کردن سر و صدای زندگی و ضربه زدن مستقیم به ضمیر ناخودآگاه شما است.
در آن حالت آرامش عمیق، ذهن برای کشف ایده های جدید و کشف اسرار آزاد می شود.
استفاده از تکنیک های متامنمونیک برای تقویت شناخت و خلاقیت
بسیار خوب، "مانمونیک" بزرگترین کلمه ای است که در این قطعه استفاده می کنم - قول می دهم!
الگوهای متامنمونیک مجموعه ای از میانبرهای ذهنی هستند که همگی به ما کمک می کنند تا ما را فوق العاده به یاد بیاوریم. خوبه، ها؟
آنها مناظر ذهنی پر جنب و جوشی را می سازند که در آن ایده ها در هم تنیده شده و رشد می کنند.
اساساً، این در مورد دریافت منفعلانه اطلاعات نیست، بلکه تبدیل آن به چیزی ملموس و عملی است. برای مثال، اگر فردی ساختار قلب را مطالعه می کند، به سادگی مناطق و عملکردها را حفظ نمی کند.
در عوض، آنها کاوش یک کتابخانه بزرگ شهر قدیمی را تصور می کنند که هر بخش نشان دهنده بخش متفاوتی از مغز است.
همانطور که آنها در میان قفسهها و اتاقهای مطالعه پر از نور حرکت میکنند، نه تنها میتوانند اطلاعات را به خاطر بیاورند، بلکه درک عمیقتری از ارتباط آنها به دست میآورند.
روی هم رفته، این الگوهای متامنمونیک تفکر خلاق و حل مسئله را نیز تقویت میکنند.
پذیرش روشهای غیر متعارف مانند یوگای خنده
افرادی که تیزبین و باهوش هستند اهمیت پرورش مجموعه ای از عادات و مناسک سالم را می دانند.
به شخصی فکر کنید که دائماً محدودیت های ذهن خود را گسترش می دهد، به معادلات پیچیده می پردازد و با مفاهیم خلاقانه انتزاعی دست و پنجه نرم می کند.
در این حالت، چرخ دنده های ذهنی آنها همیشه در حال چرخش است و به سرعت اطلاعات را پردازش می کند. اما حتی تیزترین ذهن ها نیز برای تنظیم مجدد نیاز به مکث دارند. درسته.
تکنیکهای آرامسازی غیر متعارف را وارد کنید – این تکنیکها ترکیبی از جوانسازی و وضوح ذهنی را ارائه میدهند که روشهای سنتی اغلب آن را کنار میگذارند.
یکی از نمونههای این تکنیکها شامل حمام کردن در جنگل است، یک تمرین ژاپنی که ممکن است در سالهای اخیر شنیده باشید.
این روش آزمایش شده و آزموده شده که محبوبیت آن افزایش یافته است، تماماً در مورد غوطه ور شدن در طبیعت است.
این در مورد غوطه ور شدن مناظر، صداها، و عطرهای جنگل است و اجازه می دهد آرامش طبیعت بر شما جاری شود.
بنابراین، چرا افراد بسیار باهوش از شیوه های غیر متعارفی مانند این استقبال می کنند؟
خوب، با آرامش عمیق، نه تنها شارژ میشوند، بلکه خودآگاهی و انعطافپذیری را نیز عمیقتر میکنند.
به یاد داشته باشید، گاهی اوقات جاده ای که کمتر پیموده شده است منجر به بینش عمیقی در پرورش عقل می شود.
استفاده از رویای شفاف
می دانم که گفتم فقط از یک کلمه بزرگ در این کلمه استفاده خواهم کرد، اما "روشن" آنقدر بد نیست، مطمئنا؟
خوب، پس دقیقاً یادگیری شفاف چیست؟ این عادت استفاده از رویاهای شفاف برای تیزتر کردن مغز شماست.
زمانی است که متوجه می شوید در حال رویاپردازی هستید و از این آگاهی برای حل مشکلات یا خلاقیت استفاده می کنید. باور نکردنی، ها؟
میدانم که به نظر میرسد در سطح کریستوفر نولان به نظر میرسد، اما هر کسی میتواند این کار را انجام دهد.
در رویاهای تان می توانید همه چیز را تغییر دهید و به راحتی راه حل پیدا کنید. این فقط در مورد حل مشکلات نیست، بلکه خلاق بودن و ترکیب واقعیت با تخیل است. برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.
تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است.