هر زنی علاوه بر ویژگی شخصیت زنانه دارای یک بخش و ویژگی شخصیت مردانه است همانطور که این پدیده در مورد مردان هم صدق میکند و جالب این است که دریچهای خواهد شد برای تفاوت میان مردان و زنان که از این طریق میتوانند یکدیگر را درک کرده و دنیای یکدیگر را بفهمند.
به گزارش خط سلامت هر زنی دارای یکسری صفات مردانه است که بهره گرفتن از آن تا حد نرمال، قابل پذیرش است اما اینکه میبینیم برخی از دختران به طور کل قالب مردانه به خود میگیرند و رفتارهای مردانه بروز میدهند چندان خوشایند و البته قابل پذیرش نیست.
دختری با رفتارهای مردانه
در میان دوستانش از همه شجاع تر و برای همین همیشه موفقیتها و تحسینها از آن او بود. تنها مرجان داوطلب انجام هر کار سختی در گروه میشد. با اینکه پدر و تکیهگاهی نداشت مانند یک مرد از پس دشوارترین کارها برمیآمد. بالاخره در یک محیط خوب هم مشغول به کار شد و حقوق ماهانه خوبی دریافت میکرد.
ماشین خریده بود و آخر هر هفته دوستانش را به گردش میبرد. دنیای معرفت اش هم پسرانه بود، ظرافت دخترانه نداشت و همیشه به عنوان تکیه گاه دوستان قدیمیاش بود. دیگر به الگویی مبدل شده بود که پدر و مادر دوستانش، او را برای فرزندان شان مثال میزدند و مایه غبطه اطرافیان شده بود اما هیچ کدام شان نمیدانستند مرجان به زندگی همه آنها غبطه میخورد.
دیگر از این همه مقاومت خسته شده بود، دلش پدر میخواست. دلش میخواست مانند یک بانو رفتار کند. مهربانیهای زنانه داشته باشد و همه از او انتظار کارهای مردانه نداشته باشند اما یاد گرفته بود که در این دنیا باید مرد باشد تا بتواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد حتی به قیمت اینکه از درون تهی شود.
تفاوتها
در جامعه امروز که دغدغهها و مشکلات زیادی زندگی افراد را احاطه کرده است زنان از این ورطه بینصیب نبوده و با دشواریهای زیادی روبهرو شدهاند، یکی از این سختیها به نگاه جامعه و افراد باز میگردد. زنان بارها و بارها تبعیض را تجربه و از این جمله استفاده کردهاند که «اگر مرد بودیم این چنین نمیشد» برای همین سعی میکنند در بیشتر مواقع با انجام رفتارهای مردانه به نتیجه مطلوبی دست پیدا کنند.
الهه شفایی روانشناس بالینی و مدرس دانشگاه در همین خصوص میگوید: براساس انجام تست بینالمللی MMPI2 یکی از پدیدههایی که در سالهای اخیر بیشترین آمار را در جامعه زنان به خود اختصاص داده روی آوردن آنها به بروز رفتارهای مردانه است که در برخی موارد به نفع شان خواهد بود و نقطه قوتی برایشان به حساب میآید، اما در مواردی به عنوان یک نقطه ضعف زنان جامعه را دچار مشکل خواهد ساخت.
مواجه شدن با دختران و زنانی که تمایل به دگرخواهی یا تقلید و بروز رفتارهای جنس مخالف را دارند دو مشکل اصلی را به همراه خواهد داشت؛ یک بعد این قضیه به اختلال هویت جنسی باز میگردد که بر این اساس افراد هویت بدنی و تصورات خود از آن را پس میزنند و به این امید هستند که هویت جنس مقابل را به طور کامل و گاهی به شکل افراطی و بیمارگونه بپذیرند. بعد دیگر قضیه به زنانی باز میگردد که تنها علاقه دارند رفتارهایی مشابه رفتارهای جنس مخالف خود بروز دهند.
پرتگاه اشتباهات
درخصوص این موضوع که چرا زنان علاقهمند هستند این ردپاها را بر جای بگذارند یا با توصیفهای مردانه از سوی دیگران روبهرو شوند. دکتر علی اصغر عباسی اسفجیر آسیب شناس اجتماعی و عضو هیات علمی دانشگاه به دو محور اشاره میکند: نخست اینکه در فضای اجتماعی که رویکردهای مردسالارانه غالب باشد، بنا بر دلایلی یکسری امتیازها در محور رجحان و برتریها به مردها داده میشود و به این ترتیب فضا به گونهای رقم خواهد خورد که زنان گمان میکنند اگر یک تصویر مردانه از خود در اجتماع بر جای بگذارند سریعتر و بهتر به امتیازات دست پیدا میکنند، در مقابل اگر استعداد خانوادگی نیز مهیا باشد و ذهن دختران با این انگیزه درگیر شود، به طور قطع برای رسیدن به امتیازات موجود به نمایش اداهای مردانه روی میآورند و تصویری بر خلاف هویت جنسیتی زنانهشان بروز میدهند چراکه پیشفرض روانیشان چنین تاییدی را برای آنها به ارمغان آورده است.
به گفته این آسیبشناس اجتماعی چنین اعمالی پیامدهای منفی دربر دارد که از جمله آنها میتوان به احساس ناخوشایند از خود اشاره کرد که زنان را بر این تلاش وامیدارد تا به نمایش رفتارهای مردانه روی آورند و بر این پیامد منفی غلبه کنند. در واقع این گروه از زنان به دنبال رفتارهایی هستند که تاییدشان کند. برای مثال از دیگران بشنوند که «این زن چقدر مردانه رانندگی میکند یا چقدر مردانه با فلانی مشاجره کرده است.» با فراهم شدن این فضا آنها گمان میکنند از این کانال بهتر میتوانند بر ضعفهای خود غلبه کنند.
الهه شفایی نیز معتقد است براساس نتایج تست MMPI2 مشخص شده زنانی که نقش مردانه را به نمایش میگذارند یکسری جذابیتهایی خواهند داشت که باعث مطرح شدن جملات رضایتبخش مثل «چه خوب است که آن زن روی پای خودش ایستاده است» از سوی سایرین خواهد شد. البته این برداشت در ابعاد اجتماعی خیلی خوب است چراکه آنها با علم به وفادار ماندن به جنسیت زنانه خود رفتارهای مردانه بروز میدهند و به این ترتیب نقطه قوتی خواهد شد برای حضور پررنگ زنان در جامعه و مسدود کردن هر روزنهای برای سوءاستفاده آنها اما بدون شک با آسیبهایی همراه است.
پیامدهای منفی
اگر قرار باشد از بعد آسیبی به این قضیه نگاه کرد، دکتر عباسی اسفجیر معتقد است هرچه فضای متناسب با هویت جنسیتی افراد شکل نگیرد این برتریجوییها در جامعه بیشتر رخنه خواهد کرد و فضای اجتماعی بهگونهای رقم میخورد که فرد در وضعیت دوقطبی قرار میگیرد و دیگر نمیخواهد از زاویه توانمندیهایش رشد کند، بلکه تمام پیشرفت خود را مدیون هویت جنسیاش میداند.
در نتیجه این فضای دوقطبی، احساس مقایسه و برتری اجتماعی مخرب را بیشتر کرده و چنین امتیازاتی برای مردان بزرگ و غلو شده تصور خواهد شد که در نهایت به خشونتهای جنسی میانجامد.
از طرفی زنان در موقعیت پایینتری قرار میگیرند و مرتب تلاش میکنند با تغییر در هویت خود به تایید و اثبات برسند، در این صورت به مرور زمان احساس انزوا انتظارشان را میکشد و از خود فرار میکنند، به همین دلیل به ناخودآگاههای منفی روی میآورند، مقابله به مثل را در پیش میگیرند، احساس ناکامی و شکست خواهند کرد و دریافت برچسب منفی، افسردگیهای شدید، بازماندن از هویت خود و خودکشیهای زنانه را از آن خود میکنند.
علاوه بر این از قافله هم هویتیهای خود غافل میمانند، تایید دیگران را دریافت نخواهند کرد و از داشتههای خود نیز بازمیمانند در حالی که اگر سعی کنند هویت خود را بیشتر تقویت کنند به توانمندیهای خود ایمان آورده و موفقتر خواهند بود.
زمینه هموار سوءاستفاده
نکته قابل توجه و ظریفی که زنان جامعه باید به آن توجه داشته باشند این است که در صورت سپردن این مجوز به مردان که هویت جنسیتی خود را قبول ندارند، فضای سوءاستفاده را هموار کردهاند و در نهایت به خود لطمه میزنند. الهه شفایی در همین راستا به موضوع مهم دیگری اشاره میکند که پیامد منفی بروز رفتارهای مردانه از سوی زنان زمانی رخ خواهد داد که این رفتارها به محیط خانواده کشانده شود چرا که خانواده دو مرد نمیخواهد بلکه نیاز به یک زن دارد تا با خصلتهای زنانهاش آرامش و امنیت را به اعضای خانواده انتقال دهد و در ساختن یک زندگی مشترک و متعادل نقش مهمی ایفا کند. از منظر وی مشکل زنان ما این است که تصور میکنند اگر میخواهند موفق شوند باید خصلتهای مردانه را در پیش گیرند در حالی که فضای مهم و آیندهساز خانه و خانواده به مدیریت یک زن نیاز دارد.
زنان فراموش نکنند اگر خداوند برخی صفات مردانه را در نهاد آنها قرار داده به این خاطر است که بتوانند درک درستی از دنیای مردانه داشته باشند و به راحتی پدر، همسر و یا پسر خود را درک کنند و عشق ورزیدن از سوی آنها را به درستی درک کنند.
تحقیقات نشان میدهد خانوادههایی که پسر ندارند ایده ناخودآگاه پسر بودن را در دخترانشان میبینند و با این برچسب از جانب والدین دختران بیشتر به این سمت و سو کشیده میشوند که رفتارهای پسرانه داشته باشند.
در حقیقت زمانی که به دختران و زنان جامعه در مقام مقایسه نگاه میشود این احساس به آنها القا خواهد شد که چارهای ندارند جز اینکه از کانال بروز رفتارهای مردانه وارد شوند و تاییدات را دریافت کنند.
به همین دلیل اگر احساس ارزشمندی مبتنی بر توانمندیهای دختران به آنها داده شود و از طرفی جامعه هم شرایط لازم برای رشد هویتیشان را فراهم کند به راحتی فشارهای از سوی جامعه بر دختران و زنان از بین میرود و به امتیازات لازم دست پیدا میکنند. فقط کافی است کدهای ترغیبی دخترانه را پیدا کنند تا هویتهای زنانهشان رشد و پرورش کند. برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.
تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است.