دلبستگی اضطرابی معمولاً نتیجهی تجربیات ناسازگار در دوران کودکی است، زمانی که مراقبان اصلی بهصورت مداوم، پاسخگو یا حساس نبودهاند.
به گزارش خط سلامت چنین دلبستگیای میتواند در طول زندگی افراد باقی بماند و بر روابط صمیمانه، اجتماعی، و حتی سلامت روان تأثیر منفی بگذارد.
دلبستگی اضطرابی چیست؟
دلبستگی اضطرابی زمانی ایجاد میشود که والدین یا مراقبان کودک در رفتار خود ناسازگار باشند؛ بهعنوان مثال، ممکن است در برخی مواقع محبتآمیز و پاسخگو باشند و در مواقع دیگر بیتفاوت، مضر یا بیتوجه. این سیگنالهای مختلط باعث میشود که کودک بهطور مداوم در جستجوی توجه باشد و نسبت به ثبات عاطفی مراقب شک داشته باشد.
چگونگی شکلگیری سبک دلبستگی اضطرابی
سبک دلبستگی اضطرابی از دوران کودکی و در نتیجه تعاملات مکرر و ناسازگار کودک با مراقبان اصلی او شکل میگیرد. این سبک دلبستگی زمانی ایجاد میشود که کودک در مورد میزان ثبات، توجه، و پاسخگویی والدین یا مراقبان خود دچار سردرگمی و بیاعتمادی شود. عوامل زیر نقش کلیدی در شکلگیری این سبک دلبستگی دارند:
رفتار ناسازگار والدین یا مراقبان
والدین ممکن است در برخی مواقع محبتآمیز و پاسخگو باشند و در مواقع دیگر بیتفاوت، سرد یا غیرقابل پیشبینی عمل کنند.
این رفتارهای متناقض باعث میشود کودک نتواند درک روشنی از چگونگی دریافت محبت و مراقبت داشته باشد.
حساسیت ناکافی به نیازهای کودک
اگر والدین در تشخیص و پاسخ به نیازهای عاطفی یا فیزیکی کودک ناکام باشند، کودک ممکن است احساس کند نمیتواند به آنها اعتماد کند.
این رفتار میتواند شامل مواردی مانند بیتوجهی به گریه کودک، عدم حضور عاطفی یا پاسخ نامتناسب به نیازهای کودک باشد.
ایجاد ترس از ترک شدن
کودکانی که والدینشان بهطور ناگهانی از آنها جدا شده یا حضور عاطفی پایداری نداشتهاند، ممکن است ترس عمیقی از رها شدن را تجربه کنند.
این ترس باعث میشود کودک بهشدت به والدین وابسته شود و دائماً برای جلب توجه آنها تلاش کند.
تأثیر عوامل استرسزا بر والدین
والدینی که خود از مشکلات روانی، استرس شدید، یا سبکهای دلبستگی ناسالم رنج میبرند، ممکن است نتوانند محیطی پایدار و امن برای کودک ایجاد کنند.
این شرایط میتواند باعث انتقال الگوهای ناسالم از نسلی به نسل دیگر شود.
تجربیات منفی دوران کودکی
کودکانی که در محیطهایی رشد کردهاند که در آن تنبیه، بیتوجهی، یا سوءاستفاده رخ داده است، بیشتر احتمال دارد که سبک دلبستگی اضطرابی را توسعه دهند.
تأثیرات دلبستگی اضطرابی در کودکی
کودکانی که دلبستگی اضطرابی دارند، اغلب احساس ناامنی کرده و به مراقبان خود اعتماد کافی ندارند. این کودکان ممکن است:
برای جلب توجه، حتی به شیوههای منفی، تلاش کنند.
وابستگی شدید به مراقب خود نشان دهند.
از ترس رها شدن، رفتارهای تهاجمی یا چسبنده از خود نشان دهند.
پیامدهای دلبستگی اضطرابی در بزرگسالی
در بزرگسالی، دلبستگی اضطرابی میتواند باعث بروز مشکلات زیر شود:
اعتماد کم به دیگران: افراد ممکن است حتی در روابط نزدیک، از ترس طرد شدن، اعتماد کافی نداشته باشند.
انتظارات بالا: ممکن است از شریک زندگی یا دوستان انتظار توجه و محبت بیش از حد داشته باشند.
خود کم بینی: افراد اغلب به خود انتقاد میکنند و احساس میکنند که بهاندازه کافی خوب نیستند.
الگوهای رفتاری منفی: شامل رفتارهای منفعلانه-پرخاشگرانه، ترس از طرد شدن، و حتی اقدام به پایان دادن به رابطه.
والدگری و چرخه دلبستگی اضطرابی
افرادی که سبک دلبستگی اضطرابی دارند، ممکن است رفتارهای مشابهی را در رابطه با فرزندان خود تکرار کنند. این چرخه میتواند بین نسلها ادامه یابد، مگر آنکه تلاش آگاهانهای برای اصلاح این الگوها صورت گیرد. والدین با شناخت این سبک و تلاش برای ایجاد الگوهای دلبستگی ایمنتر، میتوانند در سلامت عاطفی فرزندشان تغییر مثبتی ایجاد کنند.
راهکارهایی برای غلبه بر دلبستگی اضطرابی
مراجعه به درمانگر: همکاری با یک متخصص سلامت روان میتواند به شما کمک کند تا الگوهای روابط خود را بازبینی و اصلاح کنید.
بهبود مهارتهای ارتباطی: یادگیری چگونگی بیان احساسات به شیوهای سالم میتواند به کاهش اضطراب کمک کند.
تمرین مراقبت از خود: به نیازهای خود توجه کنید و تعادل در روابط ایجاد کنید.
درمان کودک: اگر کودکی دارید، مراجعه به روانپزشک کودک میتواند به درک سبک دلبستگی او و ایجاد امنیت عاطفی کمک کند.
با این راهکارها و حمایت مناسب، افراد میتوانند الگوهای دلبستگی خود را تغییر داده و روابط سالمتری در زندگی خود ایجاد کنند.
برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.
تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است