غم و اندوه تاثیرات زیادی روی جسم افراد بر جی می گذارد که مغز در این مورد آسیب پذیر ترین قسمت است.
به گزارش خط سلامت در این مطلب تاثیرات مضر غم و اندوه بر مغز بررسی شده است تا افراد در صورت بروز آن را جدی گرفته و اقدام به درمان کنند.
تاثیر اندوه بر مغز
اندوه مغز را دچار حالتی می کند که به آن مه مغزی گفته می شود.
اندوه یعنی فرد دچار یک تغییر بزرگ شده است و پس از رویارویی با یک تغییر یا از دست دادن تحلیل فیزیکی و عاطفی غیرعادی نیست.
وقتی در مورد از دست دادن صحبت می شود اغلب به معنای مرگ کسی یا چیزی است که دوستش دارند، اما اندوه و از دست دادن انواع مختلفی دارد، مانند:
پایان یک رابطه
دلتنگی
سندرم آشیانه خالی
پایان یک شغل
مرحله انتقالی زندگی
تشخیص یک بیماری تغییر دهنده زندگی
تغییر دوستی ها
رویاهای برآورده نشده
مرگ حیوان خانگی
نقل مکان به خانه جدید
غم و اندوه از نظر روحی و جسمی بر افراد تأثیر می گذارد و مغز را مجدداً سیم کشی می کند. شدت این از دست دادن منجر به علائمی می شود که به عنوان غم و اندوه شناخته می شود.
طبیعی است که مغز مملو از افکار غم و اندوه، تنهایی و بسیاری از احساسات دیگر باشد.
مغز روی احساسات و علائم غم و اندوه متمرکز شده است که فضای کمی برای کارهای روزمره باقی می گذارد.
با گذشت زمان، غم و اندوه بر موارد زیر تاثیر می گذارد:
توجه
حافظه
تصمیم گیری
توانایی انتخاب کلمات و بیان با زبان مناسب
سرعت پردازش اطلاعات
عملکردهای شناختی که بر حرکت و درک تکیه دارند
خواب
در واقع، چند ناحیه از مغز در احساسات از دست دادن نقش دارند، از جمله نواحی درون سیستم لیمبیک و قشر پیش فرونتال که مربوط به تنظیم هیجانی، حافظه، سازماندهی و یادگیری است.
مغز به همان شیوه ای که استرس را کنترل می کند، به غم و اندوه یا آسیب های عاطفی واکنش نشان می دهد.
اندوهی که هفته ها یا ماه ها طول می کشد مغز و بدن را به حالت استرس مزمن سوق می دهد. شوک اولیه مغز را در حالت بقا قرار می دهد این یعنی:
هورمون های جنگ یا گریز ترشح می شوند.
ضربان قلب افزایش می یابد.
خون به جای نواحی تفکر مغز به قسمت های احساسی تر و مبتنی بر ترس مغز جریان می یابد.
مواد مغذی به سرعت مصرف می شوند زیرا مغز سطوح بالایی از انتقال دهنده های عصبی استرس (اپی نفرین و نور اپی نفرین) را تولید می کند.
قشر جلوی مغز ناحیه ای از مغز که به شدت در تصمیم گیری دخالت دارد، کمتر فعال می شود. در همان زمان سیستم لیمبیک که تماماً در مورد بقا است، کنترل می شود.
بسته به قدرت پاسخ احساسی افراد، مغز شروع به سیم کشی مجدد اتصالات عصبی منظم خود و ایجاد مسیرهای جدید می کند.
این یعنی مسیرهای عصبی هیجانی و مبتنی بر ترس بیشتر جایگزین مسیرهای طولانی مدت می شوند که در طول تجربه زندگی ایجاد شده اند. در حین سوگواری، سیلابی از مواد شیمیایی عصبی و هورمون ها در مغز جاری می شود.
این مواد شیمیایی منجر به موارد زیر می شوند:
خواب آشفته
از دست دادن اشتها
خستگی
اضطراب
غمگینی
تنهایی
افسردگی
بی معنی بودن
گناه
بیش از حد فکر کردن
بی حسی
اشک ریختن
کناره گیری
وقتی این علائم به وجود می آید، به عملکرد مغز ضربه می زند.
دانشمندان به طور فزاینده ای تجربه از دست دادن تروماتیک را به عنوان نوعی آسیب مغزی می بینند. برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.
تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است.