یک مطالعه جدید در چین بینشهای جدیدی در مورد چگونگی تأثیر موسیقی کلاسیک بر مغز و خلق و خو ارائه کرده است و این روش را بهعنوان یک راهکار غیر دارویی برای درمان افسردگی معرفی میکند.
به گزارش خط سلامت این پژوهش با استفاده از فناوریهای پیشرفته تصویربرداری مغزی و اندازهگیری امواج مغزی، چگونگی تعامل موسیقی با نواحی مسئول پردازش صدا و احساسات در مغز را بررسی کرده و راهکارهای نوینی برای درمان افسردگی بدون دارو ارائه میدهد.
رابطه گوش دادن به موسیقی کلاسیک و بهبود روحیه
یک تحقیق که در مجله Cell Reports منتشر شده، نشان میدهد موسیقی کلاسیک غربی میتواند نواحی خاصی از مغز را که مسئول پردازش صدا و احساسات هستند، همزمان کند و به کاهش علائم افسردگی کمک کند. با استفاده از اندازهگیریهای پیشرفته امواج مغزی و تصویربرداری عصبی، محققان یک مدار را شناسایی کردند که بین قشر شنوایی و بخشهای مغزی مربوط به پاداش و پردازش عاطفی ارتباط دارد و به نوعی همزمانی سهگانهای از نوسانات عصبی ایجاد میکند.
محققان بهدنبال راههای جدیدی برای درمان افسردگی، یک چالش بهداشتی جهانی، بودند. درمانهای کنونی مانند داروهای ضد افسردگی و رواندرمانی برای همه مؤثر نیستند، بهویژه برای افرادی که دچار افسردگی مقاوم به درمان هستند. تا نیمی از افراد مبتلا به اختلال افسردگی عمده، به درمانهای متعارف پاسخ محدودی یا هیچ پاسخی نمیدهند.
موسیقیدرمانی برای تقویت سلامت روان
موسیقیدرمانی قرنهاست که برای بهبود خلق و خو استفاده میشود و علم مدرن نشان داده که موسیقی میتواند بر فعالیت مغز که با احساسات مرتبط است، تأثیر بگذارد. با این حال، هنوز بسیاری از نکات در مورد چگونگی تأثیر موسیقی بر مغز، بهویژه در افرادی که از اشکال شدید افسردگی رنج میبرند و به درمانهای استاندارد خوب پاسخ نمیدهند، باقی مانده است.
با مطالعه واکنش مغز به موسیقی در افرادی با افسردگی مقاوم به درمان، محققان امیدوار بودند که روشهای جدیدی برای بهبود سلامت روان با استفاده از موسیقی بهعنوان یک درمان غیر تهاجمی کشف کنند.
این مطالعه شامل ۲۳ بیمار مبتلا به افسردگی مقاوم به درمان بود. همه شرکتکنندگان حداقل به مدت دو سال دچار دورههای افسردگی شده بودند و هیچیک به سه نوع مختلف درمان ضد افسردگی پاسخ خوبی نداده بودند. قبل از آزمایش، هر شرکتکننده تحت عمل جراحی قرار گرفت تا الکترودهایی در عمق مغز خود نصب کنند که نواحی خاصی از مغز مرتبط با احساسات و پردازش پاداش را هدف قرار میدهد. این الکترودها بهطور اصلی برای درمان تحریک عمیق مغزی استفاده میشوند، اما در این مطالعه، فقط برای ثبت فعالیت مغزی استفاده شدند.
در طول آزمایش، شرکتکنندگان به دو نوع موسیقی کلاسیک گوش دادند: یک قطعه که احساسات غمگینی را ایجاد میکرد (سمفونی شماره ۶ چایکوفسکی) و دیگری که احساسات شادی را به وجود میآورد (سمفونی شماره ۷ بتهوون). محققان واکنشهای عاطفی شرکتکنندگان را با استفاده از یک مقیاس بصری آنالوگ اندازهگیری کردند و آنها را در مورد سطح افسردگی، اضطراب و لذت از موسیقی ارزیابی کردند. فعالیت مغزی نیز با استفاده از حسگرهای EEG سنتی و الکترودهای کاشته شده که نواحی عمیقتر مغز را تحت نظر داشتند، ثبت شد.
نتیج پژوهش
نتایج مطالعه نشان داد موسیقی تأثیر عمیقی بر مغز دارد، بهویژه زمانی که برای شنونده لذتبخش باشد. صرفنظر از اینکه موسیقی غمگین یا شاد باشد، شرکتکنندگانی که لذت بیشتری از موسیقی برده بودند، کاهش بیشتری در علائم افسردگی خود تجربه کردند. این نشان میدهد که ترجیح شخصی در تأثیرات عاطفی و ضد افسردگی موسیقی نقش بیشتری دارد تا محتوای عاطفی خاص موسیقی.
بهطور کلی، این تحقیق بهعنوان یک قدم مهم در درک تأثیر موسیقی بر مغز و روح انسان تلقی میشود و ممکن است به توسعه روشهای نوین درمانی در آینده کمک کند. محققان در نظر دارند با استفاده از اطلاعات بهدست آمده، ابزارهای موسیقیدرمانی دیجیتال و محصولات مرتبط را برای بهبود سلامت روان توسعه دهند.
برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است