مطالعهای که در Personality and Mental Health منتشر شده، نشان میدهد افرادی که خودشیفتگی آسیبپذیر دارند، در تنظیم احساسات خود مشکل دارند و این دشواری ممکن است ناشی از ناتوانی در درک افکار و احساسات خود باشد.
به گزارش خط سلامت این یافتهها اهمیت خود آگاهی را در مدیریت چالشهای عاطفی افرادی با خودشیفتگی آسیبپذیر مورد تأکید قرار میدهد.
خودشیفتگی و نقص در تنظیم احساسات
خودشیفتگی همواره با ناپایداری عاطفی مرتبط بوده است. مطالعهای که به تازگی در Personality and Mental Health منتشر شده، نشان میدهد افراد با خودشیفتگی آسیبپذیر در تنظیم احساسات خود با مشکل مواجهاند و این دشواری ممکن است به دلیل ناتوانی در درک افکار و احساسات خود باشد. این یافتهها اهمیت خود آگاهی را در مدیریت چالشهای عاطفی افرادی با خودشیفتگی آسیبپذیر به تصویر میکشد.
انواع خود شیفتگی
خودشیفتگی پاتولوژیک عموماً با دو شکل اصلی: خودشیفتگی بزرگمنش و خودشیفتگی آسیبپذیر فهمیده میشود.
خودشیفتگی بزرگمنش معمولاً با حس بزرگمنشی، حقطلبی و نیاز به تسلط یا استثمار دیگران برای حفظ حس برتری همراه است. افرادی که خودشیفتگی بزرگمنش دارند، اغلب خود را با اعتماد به نفس، جذاب و مطمئن نشان میدهند، اما در زیر این ظاهر، به تأیید خارجی برای تقویت تصویر اغراقآمیز خود نیاز دارند.
برعکس، خودشیفتگی آسیبپذیر با حساسیت زیاد به انتقاد، احساس نارسایی و تمایل به شرم و ناامنی مشخص میشود. این افراد به جای نمایش اعتماد به نفس، ممکن است مضطرب، افسرده یا اجتماعی انزوا طلب به نظر برسند. آنها همچنان خواهان تأیید و شناخت هستند، اما اغلب با احساس بیارزشی و تردید خود غرق میشوند.
انگیزه تحقیق
هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین این دو نوع خودشیفتگی پاتولوژیک و مشکلات تنظیم احساسات، به ویژه در جمعیتهای بالینی بود. تنظیم احساسات به چگونگی مدیریت و پاسخ افراد به تجربیات عاطفی آنها اشاره دارد. تحقیقات قبلی نشان دادهاند که افراد با خودشیفتگی پاتولوژیک در تنظیم احساسات خود دچار مشکل هستند. با این حال، بیشتر این تحقیقات در جمعیتهای عمومی انجام شده است و این امر شکافهایی در درک چگونگی بروز این دینامیکها در محیطهای بالینی که افراد در حال حاضر با ناپایداری عاطفی مواجهاند، به وجود آورده است.
روششناسی تحقیق
محققان با انجام یک مطالعه بر روی ۱۸۳ بیمار که در یک مرکز سرپایی تخصصی در اختلالات تنظیم احساسات درمان میشدند، به بررسی این روابط پرداختند. این بیماران دارای شرایط روانشناختی مختلفی از جمله اختلال شخصیت مرزی، اختلال کمتوجهی-بیشفعالی و مشکلات تنظیم احساسات بودند.
شرکتکنندگان چندین ارزیابی استاندارد را برای اندازهگیری جنبههای مختلف عملکرد روانشناختی خود تکمیل کردند. خودشیفتگی پاتولوژیک با استفاده از دو مقیاس ارزیابی شد: Pathological Narcissism Inventory (که هم بزرگمنشی و هم آسیبپذیری را اندازهگیری میکند) و Narcissistic Personality Inventory (که بر بزرگمنشی متمرکز است). تنظیم احساسات با استفاده از Difficulties in Emotion Regulation Scale، که جنبههای مختلف کنترل احساسات را مورد بررسی قرار میدهد، ارزیابی شد.
نتایج کلیدی تحقیق
محققان دریافتند که خودشیفتگی آسیبپذیر بهطور قوی با مشکلات در تنظیم احساسات مرتبط است. بیمارانی که در خودشیفتگی آسیبپذیر نمرات بالایی کسب کردند، بیشتر در مدیریت احساسات خود مشکل داشتند، بهویژه در موقعیتهایی که احساس میکردند عزت نفسشان تهدید شده است.
نکته جالب این است که این رابطه بین خودشیفتگی آسیبپذیر و تنظیم احساسات از طریق خود آگاهی میانجیگری شد. به عبارت دیگر، افرادی که کمتر قادر به انعکاس و درک حالات ذهنی خود بودند، معمولاً در تنظیم احساسات خود با مشکل مواجه بودند. این موضوع نشان میدهد که بهبود تواناییهای خود آگاهی ممکن است به افراد با خودشیفتگی آسیبپذیر کمک کند تا احساسات خود را بهطور مؤثرتری مدیریت کنند.
محدودیتها و نیاز به تحقیقات آینده
اما محدودیتهایی نیز در این مطالعه وجود دارد. طراحی مقطعی مطالعه که شامل جمعآوری دادهها در یک نقطه زمانی واحد است، توانایی محققان را برای تعیین اینکه آیا یک متغیر بهطور مستقیم تغییرات دیگری را ایجاد میکند، محدود میکند. برای تأسیس رابطه واضحتری بین این عوامل، تحقیقات طولی نیاز است.
این مطالعه با عنوان "Association between pathological narcissism and emotion regulation: The role of self-mentalizing?" توسط مارتین بلی، مارگاکس بوتلئوپ، میگل دوارته، رولاند هاسلر، الینور فام، روزتا نیکاسترو، مارلنه جان، مارتین دبان، و نادر پرود تألیف شده است.
برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است