افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته ، جهان را از دریچهای کاملاً متفاوت میبینند. آنها با داشتن تصویری اغراقشده از خود و تواناییهای شان، باورهایی را در ذهن میپرورانند که واقعیت را به شدت تحریف میکند. این باورها، که ریشه در احساس کمارزشی عمیق و نیاز مبرم به تأیید دارند، بر تمامی جنبههای زندگی آنها تأثیر میگذارد.
به گزارش خط سلامت خودشیفتگی ، به عنوان یک اختلال پیچیده، با مجموعهای از باورهای خیالی مشخص میشود. این باورها، که غالباً به صورت ناخودآگاه عمل میکنند، باعث میشوند که افراد نارسیسیست رفتارهایی از خود نشان دهند که برای دیگران گیجکننده و آزاردهنده باشد. در ادامه به بررسی 15 باور خیالی رایج در افراد نارسیسیست میپردازیم که به آنها کمک میکند تا درک عمیقتری از این اختلال روانی پیدا کنند.
ویژگی های مخرب باورهای خیالی رایج در افراد خودشیفته
باور به برتر بودن از دیگران
افرادی که احساس برتری میکنند، خود را در مقایسه با دیگران در جایگاهی بالاتر میبینند. آنها معتقدند که استعدادها، تواناییها و حتی اخلاقیات ویژهای دارند که دیگران از آن بیبهره هستند. این باور اغلب ریشه در نیاز به تأیید خود و جبران کمبودهای درونی دارد.
باوری مبنی بر برخورداری از حقوق ویژه
این افراد احساس میکنند که قوانین و هنجارهای اجتماعی برای آنها اعمال نمیشود. آنها خود را مستثنی از مسئولیتها و تعهدات میدانند و انتظار دارند دیگران به خواستههایشان بدون قید و شرط پاسخ دهند. این احساس حقطلبی میتواند در روابط بینفردی و اجتماعی مشکلساز شود.
توجه طلبی
نیاز شدید به توجه و تحسین دیگران یکی از مشخصههای بارز افراد با احساس برتری است. آنها برای جلب توجه حاضرند هر کاری انجام دهند و ممکن است رفتارهای نمایشی و جلب توجه کننده از خود نشان دهند. این رفتار اغلب ناشی از احساس عدم امنیت و نیاز به تأیید دیگران است.
کمالگرایی
این افراد به دنبال کمال مطلق هستند و هرگونه نقص یا اشتباه را به شدت بر خود میگیرند. آنها ممکن است از ترس شکست از انجام کارهای جدید اجتناب کنند و در روابط نیز به دنبال شریک کاملی باشند که هرگز آنها را ناامید نکند.
غرور بیحد
افرادی که احساس برتری میکنند، به خود بسیار افتخار میکنند و به دستاوردهایشان اغراق میکنند. آنها ممکن است دیگران را تحقیر کرده و به آنها احساس حقارت بدهند. این غرور بیحد میتواند به روابطشان آسیب جدی وارد کند.
عدم همدلی
این افراد به سختی میتوانند خود را جای دیگران بگذارند و احساسات آنها را درک کنند. آنها ممکن است به نیازها و مشکلات دیگران بیتفاوت باشند و در تعاملات اجتماعی مشکلاتی داشته باشند.
تحقیر دیگران
افرادی که احساس برتری میکنند، اغلب برای تقویت خودباوریشان دیگران را تحقیر میکنند. آنها ممکن است به دیگران توهین کنند، آنها را مسخره کنند یا به آنها آسیب روانی وارد کنند.
مکانیسم های دفاعی فعال
این افراد به شدت از خود دفاع میکنند و هرگونه انتقاد را به عنوان حمله شخصی تلقی میکنند. آنها ممکن است به جای پذیرش مسئولیت اشتباهاتشان، دیگران را مقصر بدانند.
تفسیر نادرست واقعیت
برای حفظ تصویر مثبت از خود، این افراد ممکن است واقعیت را تحریف کنند و اتفاقات را به نفع خود تفسیر کنند. آنها ممکن است دروغ بگویند یا اطلاعات را پنهان کنند.
بزرگنمایی در توانایی های خود
این افراد دستاوردهای خود را بزرگنمایی کرده و شکستهای خود را کوچک جلوه میدهند. آنها ممکن است از مقایسه خود با دیگران برای تقویت اعتماد به نفس خود استفاده کنند.
حسادت به دیگران
با وجود ظاهر مغرور، این افراد ممکن است به موفقیت دیگران حسادت کنند و سعی کنند آنها را پایین بکشند. آنها ممکن است شایعاتی درباره دیگران پخش کنند یا به موفقیت آنها خرابکاری کنند.
علاقهمندی به قدرت
افرادی که احساس برتری میکنند، به دنبال قدرت و کنترل بر دیگران هستند. آنها ممکن است از موقعیتهای خود سوءاستفاده کنند یا به دیگران دستور دهند.
عدم مسئولیتپذیری
این افراد به سختی میتوانند مسئولیت اشتباهات خود را بپذیرند و اغلب دیگران را مقصر میدانند. آنها ممکن است از عواقب اعمال خود فرار کنند.
بزرگبینی روابط
این افراد روابط خود را بسیار مهمتر از آنچه که هست میدانند و ممکن است به دیگران وابستگی بیش از حد داشته باشند.
ترس از طرد شدن
با وجود ظاهر مغرور، این افراد از طرد شدن و تنها ماندن میترسند. این ترس ممکن است باعث شود که آنها رفتارهای جلب توجه کننده از خود نشان دهند.
نکته مهم: داشتن برخی از این ویژگیها لزوماً به معنای داشتن شخصیت برتریجو نیست. اما اگر فردی بسیاری از این ویژگیها را در خود داشته باشد، احتمالاً با مشکلاتی در روابط بینفردی و اجتماعی مواجه خواهد شد.
چالشهای برقراری رابطه با یک فرد خودشیفته
برقراری رابطه با یک فرد خودشیفته میتواند بسیار چالشبرانگیز و حتی آسیبزا باشد. این افراد به دلیل ویژگیهای شخصیتی خاص خود، روابطی سمی و یکطرفه ایجاد میکنند که در درازمدت میتواند بر سلامت روان فرد مقابل تأثیر منفی بگذارد. در ادامه به برخی از مهمترین چالشهایی که در این نوع روابط وجود دارد، اشاره میکنیم:
عدم همدلی و توجه به احساسات دیگران: افراد خودشیفته به شدت بر روی خود متمرکز هستند و معمولاً توانایی درک و همدلی با احساسات دیگران را ندارند. آنها به نیازها و خواستههای طرف مقابل بیتوجه هستند و تنها به فکر تأمین نیازهای خود میباشند.
کنترلگری و دستکاری: افراد خودشیفته تمایل دارند روابط را کنترل کنند و طرف مقابل را به گونهای دستکاری کنند که مطابق میل آنها رفتار کند. آنها ممکن است از احساس گناه، تهدید یا تحقیر برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند.
غرور و بزرگنمایی خود: این افراد به شدت به خودشان افتخار میکنند و دستاوردهایشان را بزرگنمایی میکنند. آنها ممکن است دیگران را تحقیر کرده و به آنها احساس حقارت بدهند.
عدم مسئولیتپذیری: افراد خودشیفته معمولاً مسئولیت اشتباهات خود را نمیپذیرند و دیگران را مقصر میدانند. آنها ممکن است از عواقب اعمال خود فرار کنند.
تغییرپذیری در روابط: روابط با افراد خودشیفته معمولاً ناپایدار است. آنها ممکن است در یک لحظه بسیار مهربان و دوستداشتنی باشند و در لحظه دیگر سرد و بیتفاوت.
آسیب به عزت نفس: زندگی با یک فرد خودشیفته میتواند باعث کاهش شدید عزت نفس در طرف مقابل شود. این افراد ممکن است دائماً طرف مقابل را نقد کنند و به آنها احساس بیارزشی بدهند.
احساس خستگی و فرسودگی: روابط با افراد خودشیفته بسیار انرژیزا هستند و میتوانند باعث احساس خستگی و فرسودگی در طرف مقابل شوند.
تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است