روانشناسان معتقدند افرادی که با والدین خودشیفته بزرگ شدهاند، اغلب در بزرگسالی با مجموعه خاصی از ویژگیها دست و پنجه نرم میکنند. این ویژگیها که ریشه در تجربیات کودکی دارند، میتوانند بر عزت نفس، روابط بینفردی و حتی موفقیت حرفهای افراد تأثیرگذار باشد.
به گزارش خط سلامت این مقاله به بررسی 11 ویژگی شخصیتی رایج در افرادی که با والدینی خودشیفته بزرگ شدهاند میپردازد و به شما کمک میکند تا در صورت داشتن این تجربیات، خود را بهتر بشناسید.
11 ویژگی شخصیتی افرادی که والدین خودشیفته داشته اند
برخی از مهمترین ویژگیهای ذکر شده، عبارت است از:
کمالگرایی: تلاش مداوم برای بینقص بودن
افرادی که با والدین خودشیفته بزرگ شدهاند، اغلب به دنبال کمال مطلق هستند. این افراد باور دارند که باید در همه امور بینقص باشند و کوچکترین اشتباه را نمیتوانند تحمل کنند. این کمالگرایی افراطی باعث میشود که آنها از انجام کارهای جدید بترسند و به طور مداوم نگران شکست باشند. ترس از شکست و نیاز به اثبات خود، آنها را در یک چرخه بینهایت از تلاش برای رسیدن به کمال قرار میدهد.
مردمپسندی: تمایل به خوشحال کردن دیگران به هر قیمتی
برای جلب توجه و تأیید والدین خودشیفته، این افراد یاد میگیرند که نیازها و خواستههای خود را نادیده بگیرند و به هر قیمتی دیگران را راضی نگه دارند. در بزرگسالی، این الگو به شکل مردمپسندی بروز میکند. آنها از بیان نظرات مخالف و ایجاد تعارض میترسند و اغلب برای حفظ روابط، از خود میگذرند.
وابستگی به دیگران: نیاز به تأیید و تأیید مداوم دیگران
افراد با والدین خودشیفته، به دلیل عدم دریافت تأیید و حمایت کافی در کودکی، به دنبال تأیید و تأیید مداوم دیگران هستند. آنها برای احساس خوب بودن به تأیید دیگران نیاز دارند و از انتقاد بسیار میترسند. این وابستگی به دیگران میتواند مانع از رشد شخصی و استقلال آنها شود.
عزت نفس پایین: احساس بیارزشی و ناکافی بودن
کودکانی که با والدین خودشیفته بزرگ میشوند، اغلب پیامهایی مبنی بر ناکافی بودن و بیارزشی دریافت میکنند. این پیامها باعث میشود که آنها در بزرگسالی نیز احساس بیارزشی و ناکافی بودن کنند. عزت نفس پایین میتواند منجر به افسردگی، اضطراب و مشکلات دیگر شود.
غرور: ایجاد یک تصویر بزرگ از خود برای پنهان کردن احساسات آسیبپذیر
برای جبران احساسات آسیبپذیری و کمبود عزت نفس، این افراد ممکن است تصویری بزرگ و اغراقآمیز از خود ایجاد کنند. آنها سعی میکنند با نمایش موفقیتها و تواناییهای خود، دیگران را تحت تأثیر قرار دهند و از آسیبپذیری خود محافظت کنند.
مشکل در تعیین حد و مرز: عدم توانایی در محافظت از خود در برابر دیگران
در خانوادههایی با والدین خودشیفته، معمولاً مرزهای شخصی رعایت نمیشود. کودکان یاد میگیرند که نیازها و خواستههای خود را نادیده بگیرند و به خواستههای دیگران اولویت دهند. در نتیجه، آنها در بزرگسالی مشکل دارند که مرزهای شخصی خود را مشخص کنند و از خود در برابر دیگران محافظت کنند.
رقابتجویی بیش از حد: تمایل به برنده شدن در همه چیز
برای جلب توجه و تأیید والدین، این افراد یاد میگیرند که در همه چیز برنده باشند. آنها به رقابت با دیگران عادت دارند و از شکست بسیار میترسند. این رقابتجویی بیش از حد میتواند باعث شود که آنها روابط خود را با دیگران به خطر بیندازند.
توجهطلبی: نیاز مداوم به توجه دیگران
کودکانی که در مرکز توجه والدین خودشیفته قرار ندارند، برای جلب توجه به هر کاری دست میزنند. در بزرگسالی، این نیاز به توجه به شکلهای مختلفی بروز میکند. آنها ممکن است به دنبال جلب توجه مثبت یا منفی باشند و از هر فرصتی برای دیده شدن استفاده کنند.
مشکل در مدیریت احساسات: دشواری در درک و کنترل احساسات
در خانوادههایی با والدین خودشیفته، احساسات کودکان اغلب نادیده گرفته میشود یا به آنها برچسب منفی زده میشود. در نتیجه، این افراد در بزرگسالی مشکل دارند که احساسات خود را بشناسند و آنها را به طور سالم بیان کنند.
احساس گناه و شرم: احساس مسئولیت برای مشکلات دیگران
برای حفظ آرامش در خانواده، این افراد اغلب احساس گناه و شرم میکنند و خود را مسئول مشکلات دیگران میدانند. آنها ممکن است باور کنند که اگر اشتباهی نمیکردند، مشکلات خانواده حل میشد.
طرز فکر قربانی: دیدن خود به عنوان قربانی همه مشکلات
افرادی که با والدین خودشیفته بزرگ شدهاند، ممکن است احساس کنند که همیشه قربانی شرایط هستند. آنها به دنبال مقصر در خارج از خود میگردند و مسئولیت مشکلات خود را به گردن دیگران میاندازند.
راهکارهای بهبود
آگاهی: شناخت این ویژگیها گام اول برای تغییر است.
آگاهی از ویژگیهایی که در نتیجه بزرگ شدن با والدینی خودشیفته در فرد شکل گرفته است، اولین و مهمترین گام برای تغییر و بهبود است. زمانی که فرد به وجود این ویژگیها در خود پی میبرد، میتواند علت ریشه ای آنها را بهتر درک کند. شناخت این ویژگیها به فرد کمک میکند تا از خود انتقاد کورکورانه دست بردارد و به جای سرزنش خود، به دنبال راهکارهایی برای بهبود باشد. آگاهی همچنین به فرد اجازه میدهد تا الگوهای رفتاری خود را شناسایی کند و در موقعیتهای مختلف، پاسخهای متفاوتی به آنها بدهد. با آگاهی از این ویژگیها، فرد میتواند به تدریج بر آنها غلبه کند و روابط سالمتری با خود و دیگران برقرار کند.
خودشناسی: شناخت نقاط قوت و ضعف خود و توسعه عزت نفس.
خودشناسی به معنای شناخت عمیق از خود، از جمله نقاط قوت، ضعفها، ارزشها، باورها و احساسات است. افرادی که با والدین خودشیفته بزرگ شدهاند، اغلب تصویر مبهمی از خود دارند و عزت نفس پایینی دارند. با انجام تمرینات خودشناسی، فرد میتواند به تدریج تصویر واقعیتری از خود پیدا کند و نقاط قوت خود را بشناسد. این کار به افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس فرد کمک میکند. همچنین، با شناخت ضعفهای خود، فرد میتواند به دنبال راهکارهایی برای بهبود آنها باشد.
تعیین حد و مرز: یادگیری گفتن "نه" و محافظت از خود.
یکی از مهمترین مهارتهایی که افرادی که با والدین خودشیفته بزرگ شدهاند باید یاد بگیرند، تعیین حد و مرز است. در این خانوادهها، معمولاً مرزهای شخصی رعایت نمیشود و کودکان یاد میگیرند که نیازها و خواستههای خود را نادیده بگیرند. در بزرگسالی، این افراد ممکن است مشکل داشته باشند که از خود در برابر دیگران محافظت کنند و به خواستههایشان نه بگویند. با یادگیری تعیین حد و مرز، فرد میتواند از خود در برابر سوءاستفاده و نفوذ دیگران محافظت کند و روابط سالمتری برقرار کند.
درمان: مراجعه به روانشناس برای دریافت کمک حرفهای.
مراجعه به روانشناس برای افرادی که با والدین خودشیفته بزرگ شدهاند، بسیار مفید است. روانشناس میتواند به فرد کمک کند تا ریشههای مشکلات خود را شناسایی کند، مهارتهای جدیدی بیاموزد و الگوهای فکری و رفتاری ناسالم خود را تغییر دهد. درمان میتواند به فرد کمک کند تا عزت نفس خود را افزایش دهد، روابط سالمتری برقرار کند و کیفیت زندگی خود را بهبود بخشد. روانشناس همچنین میتواند به فرد آموزش دهد که چگونه با احساسات منفی مانند خشم، غم و اندوه کنار بیاید و مهارتهای مقابلهای خود را تقویت کند.
توجه: اینها تنها برخی از راهکارهایی هستند که به افراد کمک میکنند تا بر اثرات منفی بزرگ شدن با والدین خودشیفته غلبه کنند. هر فردی تجربه منحصر به فردی دارد و ممکن است به راهکارهای متفاوتی نیاز داشته باشد. مهمترین نکته این است که فرد به دنبال کمک حرفهای باشد و برای بهبود خود تلاش کند.
تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است