استانداردهای رابطه به انتظارات، ارزشها و معیارهایی اشاره دارد که افراد در مورد آنچه قابل قبول، مطلوب یا ضروری در یک رابطه عاشقانه است، دارند.
به گزارش خط سلامت این استانداردها جنبههای مختلف رابطه را در بر میگیرند، از جمله نیازهای عاطفی، جسمی و روانشناختی. آنها نحوه برخورد شرکا با یکدیگر، رفتارهای قابل قبول و آنچه هر فرد انتظار دارد را راهنمایی میکنند.
استانداردهای رابطه به افراد کمک میکند تا مرزهای سالم را حفظ کنند و اطمینان حاصل کنند که نیازها و ارزشهای آنها رعایت میشود. زمانی که این استانداردها به خطر میافتند یا پایین میآیند، میتواند منجر به نارضایتی، دلخوری و پویاییهای ناسالم رابطه شود.
در اینجا سه نشانه وجود دارد که ممکن است شما بیش از آنچه باید در روابط عاشقانه خود به خطر بیاندازید.
احساس نارضایتی مداوم
اگر احساس میکنید به طور مداوم از رابطه خود راضی نیستید، این میتواند نشانهای باشد که شما خود را بیش از حد به خطر میاندازید. یک رابطه سالم باید شما را خوشحال و راضی کند. اگر اینطور نیست، ممکن است لازم باشد استانداردهای خود را دوباره ارزیابی کنید.
احساس قربانی شدن
اگر دائماً احساس میکنید در رابطه قربانی هستید، میتواند نشانهای باشد که شما به طور نامناسب خود را به خطر میاندازید. یک رابطه سالم بر اساس احترام متقابل است. اگر احساس میکنید که نیازها و خواستههای شما نادیده گرفته میشوند یا مورد سوءاستفاده قرار میگیرید، ممکن است لازم باشد استانداردهای خود را افزایش دهید.
احساس دلخوری و رنجش
اگر احساس میکنید که به طور مداوم از شریک زندگی خود دلخور یا رنجیده هستید، میتواند نشانهای باشد که شما به طور نامناسب خود را به خطر میاندازید. دلخوری و رنجش نشانههایی از عدم تعادل و نارضایتی در رابطه هستند. اگر این احساسات را تجربه میکنید، ممکن است لازم باشد در مورد استانداردهای خود و نحوه برخورد شریک زندگی شما با آنها تجدید نظر کنید.
استانداردهای رابطه، همانطور که از نام آنها پیداست، معیارهایی هستند که برای ارزیابی و تعیین مرزهای مناسب در یک رابطه عاشقانه استفاده میشوند. این استانداردها میتوانند شامل انتظارات، ارزشها، نیازها و رفتارهای قابل قبول باشند.
هنگامی که این استانداردها پایین میآیند، ممکن است نشانهای از این باشد که شما بیش از حد در رابطه خود به خطر میاندازید. این میتواند منجر به نارضایتی، دلخوری و حتی آسیبهای جدی در طولانی مدت شود.
در اینجا سه علامت وجود دارد که ممکن است نشان دهنده این باشد که شما بیش از حد به خطر میاندازید:
1. عذرخواهی برای رفتار سمی شریک زندگی
یکی از دلایل رایج برای پایین آوردن استانداردهای رابطه، مدیریت انتظارات در رابطه است. ممکن است در ابتدا انتظارات بالایی داشته باشید، اما با گذشت زمان متوجه شوید که کمالگرایی غیر واقعی است و سازشها ضروری هستند.
با این حال، بسیار مهم است روی ارزشهای اساسی خود سازش نکنید. ناامنیهای شخصی، مانند عزت نفس پایین، اغلب افراد را به کاهش قابل توجه استانداردهای خود سوق میدهند، از ترس اینکه تنظیم آنها بسیار بالا آنها را تنها یا بیعشق خواهد گذاشت.
آنها ممکن است با عذرخواهی برای شریک زندگی خود، این کار را انجام دهند:
کوچکسازی: این شامل کم اهمیت جلوه دادن رفتار منفی شریک زندگی است، متقاعد کردن خود به اینکه این موضوع مهم نیست یا همه نقص دارند. به عنوان مثال، ممکن است آنها بحثهای مکرر یا نظرات بیاحترامی را به عنوان چالشهای طبیعی رابطه کنار بگذارند و تأثیر عمیق این رفتارها بر خوشبختی و عزت نفس خود را نادیده بگیرند.
بخشش: در حالی که بخشش بخشی سالم از هر رابطهای است، میتواند مشکلساز شود وقتی برای توجیه مکرر مسائل جدی بدون رسیدگی به آنها استفاده میشود. افراد ممکن است شریک زندگی خود را برای رفتارهایی مانند عدم صداقت یا بیتوجهی عاطفی ببخشند، با امید به اینکه اوضاع بهبود یابد، اما بدون پاسخگو کردن شریک زندگی خود یا تعیین مرزها، این مسائل احتمالاً ادامه خواهند داشت.
توجیه: این شامل عقلانی کردن رفتار بد شریک زندگی با یافتن دلایلی برای توجیه آن است. به عنوان مثال، ممکن است کسی به طور مکرر عصبانیت شریک زندگی خود را به استرس کاری یا آسیبهای گذشته نسبت دهد، به جای اینکه تشخیص دهد که چنین رفتاری غیرقابل قبول است و نیاز به رسیدگی دارد. این توجیه میتواند منجر به الگویی از پذیرش رفتارهایی شود که پایههای رابطه را تضعیف میکنند.
هر یک از این استراتژیها به افراد اجازه میدهد تا استانداردهای خود را به گونهای پایین بیاورند که به آنها کمک میکند از درگیری فوری اجتناب کنند، اما در نهایت منجر به نارضایتی بیشتر و آسیب در طولانی مدت میشود.
2. امید به تغییر
یکی از تصورات غلط رایج که افراد را به پایین آوردن استانداردهای رابطه خود سوق میدهد، این باور است که میتوانند شریک زندگی خود را تغییر دهند. ممکن است آنها رفتارهای منفی مانند ناپایداری، عدم دسترسپذیری عاطفی، بیاحترامی، کمبود انگیزه یا حتی عدم صداقت را نادیده بگیرند و خود را متقاعد کنند که با عشق و حمایت کافی، شریک زندگی آنها در نهایت "به راه راست میآید".
به جای اینکه به کسی که شریک زندگی آنها واقعاً در حال حاضر است اعتراف کنند، آنها روی پتانسیل شریک زندگی خود تمرکز میکنند و در کسی که امیدوارند تبدیل شود، سرمایهگذاری میکنند.
افرادی با ذهنیت افزایشی معمولاً در روابط خوشبینتر و حمایتیتر هستند، زیرا معتقدند با تلاش، شریک زندگی آنها میتواند رفتارهای منفی را تغییر دهد. با این حال، این ذهنیت همچنین میتواند منجر به انتظارات غیر واقعی شود که ممکن است در صورت ناتوانی شریک زندگی آنها در ایجاد تغییرات وعده داده شده، باعث ناامیدی و بیاعتمادی شود.
به جای تلاش برای تغییر شریک زندگی که نیازهای شما را برآورده نمیکند، عاقلانهتر است که کسی را پیدا کنید که واقعاً از او قدردانی میکنید.
3. تنها کسی هستید که قربانی میکنید
یک نشانه واضح از اینکه شما استانداردهای خود را پایین آوردهاید این است که شما همیشه کسی هستید که ارائه میدهید و تمام تلاش خود را میکنید در حالی که شریک زندگی شما به طور مداوم برای برآورده کردن شما تلاش نمیکند. این اغلب زمانی اتفاق میافتد که افراد بیش از حد قربانی میکنند، نیازهای خود را نادیده میگیرند به امید اینکه عشق آنها در نهایت متقابل خواهد شد.
فداکاریها برای حفظ یک رابطه سالم ضروری هستند، جایی که هر دو شریک گاهی نیازهای یکدیگر را اولویت قرار میدهند. اما زمانی که فقط یک نفر به طور مداوم فداکاری میکند بدون هیچ متقابلی، میتواند سلامت روان را تخلیه کند، منجر به خستگی عاطفی، دلخوری و از دست دادن هویت شود و آنها را احساس خالی و بیارزش کند.
به جای رضایت دادن به یک شریک زندگی که شما را فقط به عنوان یک منبع حمایت موقت میبیند، مهم است ارزش خود را بشناسید و اولویت خود را مراقبت از خود قرار دهید و اطمینان حاصل کنید نیازهای شما برآورده میشود.
تمرین عشق به خود شما را از نیاز به عشق متقابل آزاد میکند و به شما قدرت میدهد تا یک رابطه مبتنی بر احترام متقابل و تلاش مشترک را جستجو کنید.
برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است