سندرم مادر سرد چه زمانی اتفاق می افتد؟ + آسیب های زخم مادر را بشناسید

خط سلامت : بی مهری مادر چه می کند؟ نیاز دختر به محبت مادر نیروی محرکه اولیه ای است که با در دسترس نبودن کاهش نمی یابد.

سندرم مادر سرد چه زمانی اتفاق می افتد؟ + آسیب های زخم مادر را بشناسید

زخم های بی مهری مادر ممکن است شامل عدم اعتماد به نفس ، مشکل در تعیین حد و مرز و حساسیت بیش از حد باشد .

به گزارش خط سلامت دختران مادران بی محبت ممکن است ناخواسته پیوند مادری را در روابط دیگر تکرار کنند.

زخم مادر معمولاً زمانی اتفاق می‌افتد که مادر آسیب‌های فرآوری‌نشده را به فرزندانش وارد کند. به عنوان مثال، ممکن است مادری مورد آزار عاطفی یا جسمی قرار گرفته باشد، از وضعیت سلامت روانی رنج می برد، یا همدلی یا آگاهی عاطفی محدودی دارد

سندرم مادر سرد چیست؟

سندرم مادر سرد به سبک فرزندپروری اشاره دارد که با فاصله عاطفی و طرد شدن مشخص می شود . این نوع مادری اغلب با عدم در دسترس بودن عاطفی و بی توجهی به نیازهای عاطفی کودک همراه است. تا به امروز در تمام جوامع دختر محروم از محبت مادر ناشناخته باقی مانده است.

این کودکان بدون مقصر بودن در مسیری قرار می گیرند که پر از پیچ و خم و سختی است. دختر محروم از محبت مادر در رابطه عاطفی دچار ضعف و مشکلاتی می شود، اما شناخت این مسئله کمک زیادی به فرد آسیب دیده و شریک عاطفی می کند تا راحت تر درک و درمان شوند.

 در ادامه مطلب چند مورد از مشکلات دختر محروم از محبت مادر را بررسی کرده ایم.

تنهایی

از چیزهایی که اغلب از زنانی که در مسیر بهبودی هستند شنیده می شود، این است که آنها از به دست آوردن خوشحالی با شریک عاطفی، نا امید شده اند.

برخی از آنان می گویند، جذب ویژگی های خاصی در مردان می شوند، مانند: "صفات خودشیفتگی، غیرقابل دسترس بودن و کنترل کننده یا سخت گیر بودن، در عوض به مردانی که به اصطلاح مرد خوب هستند، علاقه مند نمی شوند.

فرد دوست دارد صدمه ببیند؟

او اولین دختر محروم از عشق مادر نیست که این سوال را می پرسد. آیا این دختران، محکوم به عشق ورزیدن به افراد اشتباه هستند؟

یا این موضوع از دوران کودکی و رفتارهای قدیمی نشات می گیرد؟

ترمیم و بازیابی از آسیب های ارتباط با مادر کم توجه و کم محبت، در گرو این است که ببینند چگونه تجربیات دوران کودکی، رفتار را به شکل ناخودآگاه شکل داده است و یک عرصه مهم در این شکل دادن، عرصه روابط نزدیک و صمیمانه است.

عشق و روابط را در دوران کودکی می آموزیم. معمولا مادر به فرد، در مورد عشق و روابط آموزش می دهد. باحضور مادری هشیار که نسبت به نیازها حساس است و از طریق حرکات و کلمات، به طور پیوسته و قابل اعتماد پاسخ می دهد، کودک می آموزد جهان مکانی امن با افرادی است که از او مراقبت می کنند؛ این یادگیری ها به عنوان الگوهای ارتباطی در ناخودآگاه، بطور قابل ملاحظه ای در طول دوره عمر، ثابت باقی می مانند و درونی می شوند.

با مادر بی توجه، کسی که فریادها یا گریه ها را نادیده می گیرد یا هیچ تلاشی برای تسکین کودک ندارد، کودک می آموزد جهان جای قابل اعتمادی نیست و او به حال خود رها شده است.

او یاد می گیرد احساساتش را خاموش کند تا از خود محافظت کند، این کودک با سبک اجتنابی از دلبستگی تا دوران بزرگسالی رشد می کند.

با مادری که گاهی اوقات وجود دارد و گاهی اوقات نه، کودک برای تطبیق دادن خود با دنیا از یک راهکار نابهنجار استفاده می کند و سبک دلبستگی مضطرب را تا بزرگسالی توسعه می دهد.

وقتی دختر محروم از محبت مادر بالغ می خواهد ارتباط نزدیک و صمیمی برقرار کند، همواره احساس خطر می کند، چرا که از ترک یا طرد شدن می ترسد وباعث می شود احساساتی بی ثبات داشته باشد.

برخی از دخترانِ محروم از عشق مادر، صادقانه معتقدند وقتی از زیر نفوذ مادر رها شوند آنگاه قادر خواهند بود گذشته را پشت سر بگذارند.

آنها برای رفتارهای مادر نسبت به خود، دلیل تراشی می کنند، زیرا هنوز امیدوار هستند بتوانند عشق مادر را به دست بیاورند، یا تنها بخواهند آرامش فعلی را حفظ کنند و سعی کنند همه چیز را طبیعی و عادی ببینند.

برخی دیگر می دانند به کمک نیاز دارند و وارد درمان می شوند و شروع به درک این فرایند که چگونه تحت تاثیر گذشته قرار گرفته اند، می کنند.

۱۰ دلیل که باعث میشود دختران محروم از عشق مادر، مردان نامناسب را انتخاب کنند:

جذب شدن به فرد آشنا

تنها دختران محروم از عشق مادر نیستند که ناخودآگاه به سمت آنچه آشنا تر است کشیده می شوند. همه انسان ها به سمت موقعیت ها، روابط و افرادی که در تجربیات اولیه آنها نقش پررنگی داشته اند، جذب می شوند.

همانطور که مطالعات نشان می دهند فرد با افرادی ارتباط برقرار می کند که او را به یاد والدین می اندازد. "این یک فرآیند ناخودآگاه است". به نظر منطقی است اگر پدر و مادرِ با محبت و حامی داشته باشند احساس می کنند جهان یک مکان امن است و به افراد اعتماد و تکیه می کنند، در این صورت دختر محروم از محبت مادر به دنبال شریکی خواهد بود که این باور را در او تقویت کند.

اما به دلیل فرآیندهای ناخودآگاه، دختر محروم از عشق مادر‌ به دنبال یک رابطه آشنا می رود تا به واسطه آشنا بودن در آن احساس راحتی کند، اما در واقع راحتی در این ارتباط وجود نخواهد داشت.

بمب باران شدن با عشق

به نظر می رسد، تفکر اینکه عشقِ حقیقی بدین شکل است که فرد به سرعت و در مدت کوتاهی اسیر عشق می شود، توسط فرهنگ مورد حمایت و تحسین قرار گرفته است.

دختر محروم از محبت مادر، کسی را که ظاهرا آماده است سیندرلا را به شاهزاده تبدیل کند، به کسی که صادقانه برای شناختن و دیدن او در تلاش است، ترجیح می دهد. حقیقت غم انگیز از نظر این دختران، این است: "مردی که آرام در عشق پیش میرود ممکن است خسته کننده یا فاقد جذابیت جنسی به نظر برسد".

تمیز احساسات و اشتیاق

برخلاف آنچه انتظار می رود، به نظر می رسد «عدم قطعیت رمانتیک اغلب فرد را مشتاق تر می کند». در مورد دختر محروم از محبت مادر، آنچه درباره عشق در دوران کودکی آموخته، این است که باید برای به دست آوردن عشق، درد کشید، جنگید و هرگز بدون سختی به آن دست نمی یابد.

این مساله باعث برانگیختگی احساسات شدید مانند خشم، درد یا ترس و اشتباه گرفتن این احساسات با اشتیاق می شود. " این یک تحریک روانی ناسالم است". "سوار بودن در ترن هوایی ممکن است هیجان انگیز به نظر برسد، اما معادل عشق و هواخواهی نیست".

تاثیر تجارب کودکی در سوء رفتار دیگران

این بر خلاف انتظار است ، اما اگر دختر محروم از محبت مادر در شرایطی تحت سوء رفتار کلامی رشد کند یا والدینی داشته باشد که برای به دست آوردن تأیید آنها لازم باشد از قوانین پیروی کند و تحت کنترل آنها باشد، ممکن است حتی نگوید والدین نسبت به او بی توجه بوده اند یا او مجبور بوده از خواسته و نیازهایش به خاطر آنها بگذرد.

همه علاقه دارند تجربیات را عادی و نرمال ببینند، و بسیاری ترجیح می دهند خود را کمتر از آنچه واقعا آسیب دیده اند، زخمی ببینند.

گاه یک منظره تکراری به قدری آشنا و عادی به نظر می رسد که دیگر آن را نمی بینند. "دختران محروم از محبت مادر، در معرض سوء استفاده دیگران قرار دارند، به این دلیل مورد سو رفتار قرار گرفتن، منظره آشنا و عادی برای آنهاست."

سرزنش کردن خود

پیش فرضی که دختر محروم از محبت مادر در دوران کودکی یا آنچه مستقیم به او گفته شده آموخته و سپس تبدیل به شیوه معمول برای برخورد با موقعیت ها شده، انتقاد از خود است. بدین صورت نتایج بدی را بدست آورده و شکست ها را به عیب و ایرادهای دائمی در شخصیت خود نسبت می دهد.

"این عادت یعنی او بیشتر خود را سرزنش می کند، تا اینکه سهم و مسئولیت شریک خود را در آن موقعیت، ببیند. "بگذارید مثالی بزنیم، فرض کنید با شریک خود بگو مگویی داشته اید و او به شما حمله می کند یا به شدت خصمانه برخورد می کند.

آیا در این لحظه سریعاّ به سرزنش خود می پردازید که " زمان اشتباهی را برای صحبت کردن با او انتخاب کرده اید چون او خسته است"، یا شروع به فکر کردن می کنید که " احتمالا عصبانیت او در مورد شما درست است"؟

عدم اعتماد به خود

"مادرانی که کنترل کننده، پرخاشگر و دارای صفات خودشیفتگی هستند، در برگرداندن سرزنشِ خود و عذاب وجدان از سمت خود به روی فرزندان، مهارت دارند "دخترانی که به آنها گفته می شود "حساس و نازک نارنجی" هستند و یاد گرفته اند به واسطه رفتار مادران، خود را خوداگاه و ناخودآگاه مورد انتقاد و قضاوت قرار دهند، به افکار و احساسات خود اعتماد ندارند. " دختر محروم از محبت مادر یاد گرفته است افکار و احساسات او اهمیتی ندارد و مهم نیستند.

"برای آنها ساده تر است پارتنر تعیین کند چه چیزواقعی است و چه چیز واقعی نیست. این دختران به بازی خوردن و کنترل شدن بسیار آسیب پذیر هستند. این ویژگی ها با ناتوانی برای دیدن انگیزه پشتِ نیاز به عشق آتشین یک فرد خودشیفته، ترکیب می شود، حالا یک دستورالعمل مطمئن برای فاجعه مصیبت بار عاطفی خواهند داشت!

نشناختن نیاز اصلی به عشق

تا زمانی که دختر محروم از محبت مادر، متوجه نشده چگونه الگوهای گذشته، پاسخ و واکنش او را در حال حاضر تعیین می کنند، تقریبا در هر رابطه ای، از جمله صمیمی ترین آنها، به شیوه های ناسالم پاسخ می دهد.

او هنوز به دنبال عشقی است که در کودکی از آن محروم بوده، اما متاسفانه به تمام دلایل گفته شده، بسیار بعید است زمانی که این عشق در دسترس است، او قادر به تشخیص آن باشد.

نشناختن ارتباط سالم

بسیاری از دانسته های عاطفی، دست دوم آموخته شده اند (از طریق اطلاعات یا تجربیات دیگران). تا زمانی که دختر محروم از محبت مادر، شروع به شناختن آنچه ارتباط ناسالم به نظر می رسد، نکرده باشد، توانایی به رسمیت شناختن ارتباط سالم و برابر بین دو فرد را ندارد. البته درمان می تواند به او در شناختن الگوی ارتباط سالم، کمک کند.

نشناختن عشق و احساسات

به چند دلیل این مساله، بزرگترین مشکل است. اگر با این باور رشد کرده اند برای یافتن عشق باید سختی بکشند و برای داشتن عشق لازم است بهای سنگینی بپردازند، گمان خواهند کرد رابطه ای که این ویژگی ها را داشته باشد، به اوعشق می دهد.

به طور مشابه، اگر با این باور بزرگ شوند که عشق انسان ها را آسیب پذیر می کند و ماهیت عشق این است که اغلب صدمه می زند، احتمال بیشتری وجود دارد رفتار بد و آسیب رسان توسط شریک عاطفی را بپذیرند.

سبک دلبستگی امن از طریق کار با روانشناس بالینی یا از طریق داشتن رابطه نزدیک با فرد قابل اعتماد و ایمن حاصل می شود. فرد قادر است با کمک و حمایت، در همه تعاریف خود از عشق، تجدید نظر کند.

ترس از تنهایی

به عنوان کودک، دختر محروم از عشق مادر، بر این باور است که او تنها دختر و تنها کودکی است که از محبت مادرمحروم مانده است، و این احساس انزوا، تقریبا به همان اندازه که کمبود عشق مادرانه برای کودک مضر است، به او آسیب می زند.

از آنجا که آنها حس معتبر بودن و مورد حمایت قرار گرفتن را از مادر خود (و اغلب بقیه خانواده) دریافت نکرده اند، هنوز به دنبال فرد دیگری هستند تا به آنها کمک کند در مورد خودشان احساس خوبی داشته باشند.

به نظر می رسد تنها بودن به این معنا، تاییدی برای آن چیزی است که همواره به او گفته شده: او لیاقت تحسین شدن را ندارد و دوست داشتنی نیست.

"افسوس این مساله احتمالا او را به سمت روابطی هدایت می کند که این باورهای قدیمی اشتباه مجددا ظاهر و تقویت شوند." از طریق آگاهی یافتن از آنچه در دوران کودکی آموخته اند، قادر خواهند بود از این ترن هوایی با مسیر پرپیچ و خم پیاده شوند. بهترین مسیر، درمان است، اما فرد می تواند در جهت کمک به خود تلاش کند. برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید. 

تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است.

ارسال نظر

آخرین اخبار
خط سلامت
فیلم ها
  • خط سلامت: عشق و حسادت با هم مرتبط هستند زیرا یک هورمون مشترک در این دو احساس نقش دارد. عشق احساسی است که به هورمون…

گزارش ویژه
پادکست
اتاق درمان