آنچه در زیر رفتارهای ظالمانه و خودستایشگرانه خودشیفتگان نهفته است.
خط سلامت: از تحقیقات و تئوری بنیادی در مورد خودشیفتگی می دانیم خودشیفته ها برای پنهان کردن ترس ها و شکست های خود شخصیتی «خود کاذب» یا «انگار» ایجاد می کنند .
خودشیفتههایی که بیش از حد بزرگ شدهاند، انتظار دارند که دنیا مانند والدینشان با آنها رفتار ویژهای داشته باشد، بدون اینکه لازم باشد کاری انجام دهند که شایسته چنین رفتاری باشد.
خودشیفتههایی که در قدرت کم بزرگ شدهاند، روی تردمیل خود بزرگنمایی زندگی میکنند و به دنبال این هستند که شرم خود را به خاطر کوتاهی از استانداردهای غیرممکن بالای والدینشان بپوشانند.
در هر صورت، خودشیفتهها در پشت یک نمای بیپایان در حال ساخت زندگی میکنند که برای جلب توجه و برخورد ویژه طراحی شده است و در عین حال ناکامیها و ضعفهایی را که جرأت مقابله با آنها را ندارند، پنهان میکنند.
خودشیفته ها افراد ترسیده و شکننده هستند. طرد شدن، تحقیر و حتی کوچکترین شکست ها می تواند آنها را تا ته قلب تکان دهد.
این باعث میشود افراد خودشیفته کاملاً روی تصویر خود متمرکز شوند. آنها بر این باورند که نگاه دیگران به آنها و نحوه نگرش آنها به خود، آنها را در برابر واقعیت های زندگی محافظت می کند که تعداد کمی از ما آن را دوست داریم، اما اکثر ما آنها را می پذیریم. واقعیت هایی مانند:
هیچیک از ما کامل نیستیم.
همه محدودیت های خود را داریم.
نمی توانیم به هر چیزی که می خواهیم برسیم.
همیشه یک نفر جوان تر، زیباتر، ثروتمندتر یا موفق تر وجود خواهد داشت.
در نهایت، همه ما پیر می شویم و می میریم.
خودشیفتهها از اعتراف به حقایق بیزارند
خودشیفتهها از اعتراف به چنین حقایق جهانی بیزارند، چه رسد به اینکه بپذیرند که انسان بودن گاهی به معنای شک و تردید، احساس تنهایی، اشتباه کردن و زندگی با ناامیدی است. برای خودشیفته ها، چنین تجربیاتی ضعیف تلقی می شوند.
در نتیجه، افراد خودشیفته دائماً مراقب هستند و همه را به عنوان رقبای بالقوه می بینند. استراتژیهای خودشیفتهها ممکن است متفاوت باشد آنها ممکن است تبهکار، نمایشگرا، افسونگر شوند اما اهداف یکسان است: غالب شدن در هر زمان و در عین حال اجتناب از دست دادن نقاب .
خودشیفتهها تمایل دارند آنقدر راحت دروغ بگویند و نادرست بیان کنند که متقاعد میشوند هر چه در لحظه به زبان میآورند درست است. برای بسیاری از اطرافیانشان، چنین اعتقادی می تواند قانع کننده باشد.
اگر چنین وجودی تنها و طاقت فرسا به نظر می رسد، همین است اما خودشیفته ها مانند بسیاری از گونه های کوسه، نمی توانند حرکت خود را متوقف کنند وگرنه از بین خواهند رفت. در تلاش بی پایان خود برای جلب توجه و رضایت، دستکاری، قلدری و لاف زدن می کنند. این تاکتیکها و فرافکنیها به ناچار تنهایی و خستگی ناخواسته خودشیفتهها را به اطرافیانشان تخلیه میکنند.
برای کسانی از ما که در زندگی خود افراد خودشیفته دارند، دانستن همه اینها می تواند رهایی بخش باشد. درک ترس افراد خودشیفته از بد به نظر رسیدن می تواند به ما کمک کند که نسبت به افراط و تفریط و عدم همدلی آنها دلسوزی کنیم.
تشخیص ترس خودشیفته ها
تشخیص ترس آنها از آشکار شدن نقاب میتواند به ما کمک کند تا بفهمیم چرا خشم آنها میتواند توسط خوشخیمترین رویدادها برانگیخته شود.
درک ترس آنها از عادی دیده شدن ممکن است به توضیح ناتوانی آنها در ملاقات با دیگران در زمین بازی یکنواخت یا جستجوی راه حل های برد-برد کمک کند.
با این حال دلسوزی برای افراد خودشیفته و درک آنها از مسئولیت ما برای محافظت از خود در برابر دستکاری و سوء استفاده خودشیفتانه سلب نمی کند.
هنگامی که با افراد خودشیفته تعامل دارید، از خود بپرسید هزینه آن چقدر است. در نظر بگیرید که آیا این هزینه ها ارزش صرف یک دقیقه بیشتر از حد لازم را در کنار یک فرد خودشیفته ناسالم دارد یا خیر.
خودشیفته ها تقریبا همیشه دیگران را برای تغذیه خود پیدا می کنند. لازم نیست غذا باشید. زمان، توجه، حضور، سلامت عاطفی و عزت نفس شما هدایای ارزشمندی هستند. برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.
تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است.