چه زمانی جنین زبان مادری را می‌آموزد؟ + روانشناسی قبل از تولد

خط سلامت: روانشناسی قبل از تولد، تأثیر رویدادهای دوره جنینی را بر مراحل بعدی زندگی مورد مطالعه قرار می دهد.

چه زمانی جنین زبان مادری را می‌آموزد؟ + روانشناسی قبل از تولد

مطالعات متمرکز بر روانشناسی قبل از تولد نشان داده است ریشه بسیاری از رفتارها نابهنجار و بعضا اختلالات روانی، در دوره جنینی فرد نهفته است.

به گزارش خط سلامت از قرن بیستم به بعد محققان تلاش‌هایی برای اثبات روانشناسی قبل از تولد کردند. جنین نیز قابل روانشناسی شدن است و در ادامه به این امر که روانشناسی جنین چیست و چه کمکی می‌کند می‌پردازیم.

روانشناسی قبل از تولد، مجموعه ای از پژوهش ها را در بر می گیرد که نشان می دهند، دوره جنینی نقش مهمی در پیشگیری از اختلالات روانی و هیجانی ایفا می کند.

مشاهدات نشان داده است هر آنچه برای جنین اتفاق می‌افتد، در سن بالاتر مثلا بیست یا سی سالگی بطور بالقوه کیفیت زندگی او را تحت تاثیر قرار می دههد.

شواهدی بر روانشناسی قبل از تولد

آزمایش‌ها ثابت کرده‌اند جنین در هفته پنجم بعد از لقاح مجموعه‌ای از حرکات را نشان می‌دهد. زمانی که به هفته هشتم از زندگی‌اش می‌رسد به آسانی سر و دست و پاهایش را تکان نمی‌دهد بلکه جهت ابراز علاقه یا تنفر، از لگد زدن به شکم مادر بهره می‌برد.

هنگامی‌که سربه سر جنین گذاشته شود به گونه‌ای خاص با صورتش ناراحتی خود را نشان می‌دهد؛ هنگامی‌که پزشک برای انجام معاینه، شکم یک زن باردار را فشار می دهد، جنین فوری به خود می‌پیچید و سعی می کند تا از فشار موجود رهایی یابد ( درحالی که تنها دو ماه و نیم از بسته شدن نطفه می گذرد).

این آزمایش‌ها تکرار شدند و صحت این موضوع را تأیید کردند. اما بازتاب‌های صورت جنین موشکافی دقیق لازم دارند و نیاز به زمان بیشتری در مقایسه با بررسی حرکات بدنی می‌باشد.

دیگر شواهد در تایید روانشناسی قبل از تولد، این است که بعد از مدتی در ماه چهارم، جنین صورتش را به نشانه اخم عبوس می‌کند و خم به ابرو می‌اندازد تا نارضایتی خود را نشان بدهد.

او در این ماه از زندگی‌اش عکس العمل‌های اصلی را یاد می‌گیرد. در طول چهار الی هشت هفته بعد از این آزمایش حساسیت جنین به لمس کردن همانند نوزادی یک ساله است.

وقتی مادر در این ماه کمی آب سرد بنوشید، جنین شروع به لرزیدن می کند و به شدت به شکم مادرش لگد می زد.

روانشناسی قبل از تولد و حس شنوایی

پژوهش‌های جدید روانشناسی قبل از تولد بیان‌گر آن است که جنین از آغاز ماه ششم با گوش‌هایش صداها را به شکلی مستمر پردازش می‌کند. در اطراف جنین صداها زیاد هستند.

شکم مادر با وجود روده‌ها و رحم مکانی پر از صدا را تشکیل می‌دهد. سروصدای معده و روده‌ها همانند بقیه صداهای دیگری که می‌شنود به گوشش می‌رسد همانند صدای مادرش و صحبت‌های مادر و کسانی که اطرافش هستند و گویی که صدای آن‌ها آرام تر واضح‌تر از بقیه صداهاست و با این وصف جنین آن را می‌شنود.

تنها صدای بلندی که در زندگی جنین سلطه و برتری دارد صدای تپش قلب مادرش است و این تپش روزمره و همیشگی و منظم است و تا زمانی که صدای تپش قلب نظم خود را حفظ کند جنین می‌داند کارها بر وفق مراد است و احساس آرامش می‌کند.

شنیدن مداوم تپش‌های قلب مادر در رحم، توسط جنین، این موضوع را برای ما روشن می‌کند که چرا هنگامی که مادر جنین را در آغوش می‌کشد، او آرام می‌شود. همچنین تحقیقات نشان داده است شنیدن موسیقی راک، تأثیرات بسیار شدیدی بر جنین دارد؛ زمانی که مادران باردار این نوع از قطعات موسیقی را گوش می دهند، جنین با خشونت در شکم مادر شروع به تکان خوردن می‌کند.

روانشناسی قبل از تولد و بینایی

هنگامی‌که جنین در رحم شکل می‌گیرد بینایی او به شکلی آرام رشد می‌کند. تأثیرات جنین از نور و روشنایی از هفته ششم شروع می‌شود.

زمانی که مادر در مقابل آفتاب قرار می‌گیرد، جنین نور خورشید را احساس می‌کند. زمانی که نور خورشید مستقیم به شکم مادر بتابد اکثر اوقات جنین سرش را برمی گرداند و به خود می‌لرزید.

پژوهشگران معتقدند نوزاد توانایی تشخیص رنگ‌ها را دارد و تاکید می‌کنند که رنگ قرمز را بهتر تشخیص می‌دهد.

محققان حوزه روانشناسی قبل از تولد معتقدند حافظه جنین از اول ماه ششم عمرش شکل می گیرد و از آن زمان خاطراتش را گردآوری کرده و آن‌ها را نگه می‌دارد. شاید پدیده عشق مادر به فرزندش محور اصلی باشد که خاطرات جنین باشد حول آن می‌چرخد. به محض این‌که جنین عشق مادر به خودش را دید در اطراف خودش زره‌ای معنوی و مانع می‌بافد تا از تنش‌هایی که به مادر می‌رسد و جنین نیز طبیعتاً از آن‌ها بی نصیب نمی‌ماند، کم کند.

چه زمان جنین در شکم زبان مادری را می‌آموزد؟

یکی از شواهد تایید کننده روانشناسی قبل از تولد، داستان ادیل است.

زمانی که دانشمندان می‌خواهند اثر تجارب دوران جنینی را بر شکل‌گیری شخصیت فرد آشکار کنند، اغلب داستان اُدیل را تعریف می‌کنند.

اودیل دختری درون گرا و خیالپرداز بود. او حالتی همچون دست کشیدن و بریدن از دنیای خارجی داشت .در اولین بار که دکتر توماتس او را ویزیت کرد، اُدیل حتی یک کلمه حرف نزد تا جایی که پزشک تصور کرد دختر حرف‌هایش را نشنیده است. اوایل جلسات درمانی با دکتر توماس، اُدیل به سکوت کردن پناه می‌برد اما کم کم معالجه آغاز شد و کار خودش را کرد.

یک ماه طول نکشید که دختر به حرف‌ها گوش می کرد و صحبت می‌کرد. در همان لحظه آن‌ها متوجه چیزی آشفته شدند و آن توانایی دخترشان در فهمیدن بود که به شکلی آشکار سرعت می‌گرفت؛ زمانی که خانواده و پزشک شروع کردند به انگلیسی صحبت کردن اودیل حرف آن‌ها را متوجه می‌شد (هم خانواده و هم آزمایشگر همگی فرانسوی بودند).

آن‌ها نمی‌دانستند اُدیل این کلمات را از کجا می داند و معنی شان را درک می کند. پدر و مادرش قبلاً هم به انگلیسی صحبت نکرده بودند و اُدیل هم قبل از ملاقات با دکتر توماتس از صحبت کردن با هر نوع زبانی اجتناب می کرد.

در نهایت پدر و مادر اودیل به یاد آوردند زمانی که مادر اُدیل را باردار بوده در یک شرکت صادرات واردات به کار مشغول بوده است که همگی فقط به زبان انگلیسی صحبت می‌کردند. برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید. 

تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است.

ارسال نظر

آخرین اخبار
خط سلامت
فیلم ها
  • خط سلامت: عشق و حسادت با هم مرتبط هستند زیرا یک هورمون مشترک در این دو احساس نقش دارد. عشق احساسی است که به هورمون…

گزارش ویژه
پادکست
اتاق درمان