کلاهبرداری و تقلب و فریب از بشریت قدیمی تر است حیوانات هم دوست دارند فریب بخورند. گاهی اوقات حشرات برای جذب طعمه یا اجتناب از خورده شدن سیگنالهای «جعلی» میدهند.
به گزارش خط سلامت بسیاری از مگس های شناور دارای شکم سیاه و زرد هستند. آنها شبیه زنبورها هستند و بنابراین شکارچیان خود را بدون هیچ گونه نیش زهرآلود می ترسانند. این فریب های غیر ارادی به تقلید نیز معروف است. گونه های میمون های بالاتر به نوبه خود از استراتژی های هدفمند برای هدایت رقبا به روی یخ های لغزنده استفاده می کنند. گاهی اوقات میمونهای ورت زنگ هشدار میدهند تا گربههای همنوع خود را بترسانند. بعد خودشان به دنبال غذا می روند.
فریب کاری در انسان
سپس انسان اصل فریب را کامل کرد. فرانک اشمالگر جرم شناس آمریکایی می گوید: تنها در آلمان، آمار جرایم پلیس بیش از 800 هزار مورد در سال را شامل می شود. بیش از دو سوم مظنونان مرد هستند. کل خسارت در سال 2019 بالغ بر 1.6 میلیارد یورو بوده است و این فقط شامل موارد گزارش شده رسمی می شود.
انواع تقلب و فریبکاری
تقلب اشکال مختلفی دارد و همه طبقات اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهد. همیشه این باندهای کلاهبردار حرفه ای نیستند که از قربانیان خود از طریق کلاهبرداری های بزرگ و فروش خانه به خانه سوء استفاده می کنند. بسیاری از شهروندان عادی نیز دوست دارند حقه بازی کنند، به عنوان مثال با اظهارنامه جعلی مالیاتی یا ....
همچنین موارد دیدنی کلاهبرداری بزرگ وجود دارد که در سالهای اخیر بارها خبرساز شده است. در بحران کرونا نیز مجرمان در حال فروش آزمایشهای سریع جعلی یا جمعآوری کمکهای اضطراری برای شرکتهای ساختگی بودند.
اما همیشه تقلب و فریبکاری برای کسب درآمد سریع نیست. شهرت نیز نقش مهمی ایفا می کند.
کلاهبرداری هر کسی را تحت تأثیر قرار می دهد، اما ما در برابر چنین کلاهبرداری هایی بی دفاع نیستیم. برخی از روانشناسان تکاملی حتی گمان می کنند که یک "ماژول تشخیص تقلب" مستقل در مغز وجود دارد. پس از فعال شدن، به طور خودکار برای دستکاری و نقض قوانین جستجو می کند. وجود چنین مکانیسمی بحث برانگیز است، اما شواهدی برای آن وجود دارد.
آیا افراد محافظت ذاتی در برابر تقلب دارند؟
محققان پس از نتایج شگفت انگیز پازل کارت توسط روانشناس بریتانیایی پیتر واسون به این ایده رسیدند. در نسخه کلاسیک آن، آزمودنی ها با چهار کارت ارائه می شوند. همیشه یک عدد در یک طرف و یک حرف در طرف دیگر وجود دارد. چاپ کارت عبارتند از: A، T، 7 و 4.
حالا آنها باید بررسی کنند که آیا قانون زیر اعمال می شود: اگر یک A در یک طرف کارت وجود دارد، یک 4 در طرف دیگر وجود دارد. یک لحظه وقت بگذارید: کدام کارت ها را می چرخانید؟
فقط حدود ده درصد از آزمودنی ها به راه حل صحیح یعنی A و 7 رسیدند. بقیه اشتباه کردند. بسیاری از مردم می خواهند 4 را برگردانند. این کارت در این سؤال نقشی ندارد: حتی اگر A در پشت وجود نداشت، این قانون رد نمی شد.
آیا مردم واقعاً در تفکر منطقی بد هستند؟ پاسخ این است: نه لزوما بستگی به نوع سوال دارد! به محض اینکه کار کارت دیگر حول اعداد و حروف خسته کننده نمی چرخد، نسبت پاسخ های صحیح به سرعت افزایش می یابد. تنها کاری که باید انجام دهید این است که یک داستان واضح در مورد مشکل منطقی ایجاد کنید.
با این حال، چنین نتایج خوبی تنها در سناریوهایی رخ می دهد که در آن باید از تقلب احتمالی جلوگیری شود. وقتی نوبت به بررسی سایر مسائل می رسد، فقط کمتر از نیمی از شرکت کنندگان کار را به درستی انجام می دهند. به دلیل این یافتهها و یافتههای مشابه، بسیاری از اساتید روانشناسی تکاملی گمان میکنند کشف تقلب یک ماژول مستقل و خودکار است که مستقل از سایر عملکردهای تفکر ما عمل میکند.
وقتی صحبت از افشای کلاهبرداران می شود، نباید به احساس درونی تکیه کنیم.
یافتههای دیگر بیشتر مخالف یک برنامه خودکار ضد تقلب است . قضاوت در مورد قابل اعتماد بودن یک فرد برای کودکان دشوار است. فقط در سنین نوجوانی کشف تقلب به تدریج بهبود می یابد. اما حتی بزرگسالان نیز اغلب هنوز با این مشکل مواجه هستند، همانطور که مطالعات نشان میدهد: تیمی که توسط دانشمند علوم اجتماعی جوزف منسون از دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس هدایت میشد پس از تحقیقات بسیار به این نتیجه رسید وقتی صحبت از افشای کلاهبرداران می شود، نباید به احساس درونی خود تکیه کنیم.
چه کسی، چه زمانی و چرا تقلب می کند؟
کلاهبرداران اغلب اوقات به طرز شگفت انگیزی در کنار ما هستند. فریب همیشه جرم نیست، اما همیشه قوانین اجتماعی را زیر پا می گذارد. دروغ گفتن، دستکاری، اختلاس - همه اینها در واقع تابو هستند. چه چیزی مردم را وادار می کند که دیگران را از بین ببرند؟
مثلث تقلب و فریبکاری
با توجه به " مثلث تقلب "، حداقل سه عنصر مورد نیاز است: اول مرتکب باید فشارهایی مانند مشکلات مالی یا نیاز به شناسایی را تجربه کند. ثانیاً او باید یک فرصت خوب، شاید یک شکاف در سیستم فناوری اطلاعات شرکتش را پیش بینی کند و بالاخره باید به نوعی خود را برای خودش توجیه کند. او میتوانست خود را متقاعد کند که عمل او هیچ آسیب واقعی به بار نیاورده است یا قربانی او خودش مقصر این بدبختی است.
ویژگی شخصیتی منفی فریبکار و متقلب و کلاهبردار
اما این مدل به تنهایی برای پیش بینی تقلب کافی نیست. همه کسانی که تحت فشار مالی هستند از فرصتی برای ارتکاب کلاهبرداری استفاده نمی کنند. ویژگی های فردی خاص نیز باید اضافه شود. اگرچه هیچ شخصیت کلاهبردار معمولی وجود ندارد، این پدیده بسیار پیچیده است.
با این وجود، محققان توانستند روندهای خاصی را شناسایی کنند. کسانی که مستعد تقلب هستند معمولاً امتیاز بالایی در شخصیت سه گانه تاریک دارند: ویژگی های خودشیفتگی، روان پریشی و ماکیاولیسم.
ویژگی شخصیتی مثبت فریبکار و متقلب و کلاهبردار
یک کلاهبردار برای موفقیت به ویژگی های مثبت نیز نیاز دارد: او باید نترس باشد، خلاقیت نشان دهد و بتواند با قربانیان همدردی کند. بالاخره افرادی که فریب میخورند نباید متوجه شوند که چه بازی در حال انجام است. موقعیت اجتماعی بالا نیز برای دستیابی به فرصتهای سودآورمفید است.
قربانیان مشکوک می شوند اما همچنان با فرد کلاهبردار و متقلب همراه می شوند.
برای موفقیت در نقشه ها کلاهبرداران باید آسیب پذیری قربانی خود را تشخیص دهند. برای این کار به ترفندهای روانشناختی آزمایش شده متوسل می شوند: برخی از اصل قدم های کوچک استفاده می کنند. مردم تلاش می کنند که به طور مداوم عمل کنند: هرکسی که A را می گوید، می خواهد ب نیز بگوید. هرکسی که قبلاً به اولین سوال بیضرر پاسخ داده باشد ، تمایلی به پاسخگویی به سوال دوم ندارد. سایر کلاهبرداران از اصل عمل متقابل استفاده می کنند: آنها طرف مقابل را با یک هدیه کوچک فریب می دهند و سپس با یک درخواست بزرگ می آیند. برخی دیگر برای کسب اعتبار به اقتدار اشاره می کنند. مثلا از لوگوی یک شرکت معتبر استفاده می کنید. یک روش محبوب نیز ایجاد فشار مصنوعی است. مثلاً می گویند فلان پیشنهاد فقط امروز اعتبار دارد. باید فورا عکس العمل نشان داد وگرنه خیلی دیر خواهد شد.
همه این ترفندها باعث سردرگمی یا عدم شک افراد هدف می شود و آنها را به سمت اقداماتی سوق می دهد که نمی خواستند انجام دهند اما این به خودی خود تقلب نیست. حتی شرکتهای ظاهراً معتبر نیز از چنین شیوههای دستکاری استفاده میکنند برای مثال در مورد قراردادهای تلفن همراه یا رزرو هتل.
گاهی اوقات انگیزه آنقدر زیاد است که قربانیان احتیاط را کنار می گذارند. چه کسی در چشمانش در برابر دریافت عشق و پول برق نمی زند؟ فریب خوردگان ضعیف می شوند، حتی اگر پنهانی بدانند که این پیشنهاد خیلی عجیب است که درست باشد.
استیسی وود استاد روانشناس از کالیفرنیا یک اعلان نادرست از برنده شدن ایجاد کرد : ظاهراً در ازای یک سپرده، یک جایزه پنج رقمی وجود داشت. با اینکه این شیوه قدیمی بود یک چهارم از شرکت کنندگان حاضر به پرداخت حتی 100 دلار بودند. این محقق در مطالعه خود گزارش می دهد: «اگرچه حدود 60 درصد این نامه را به عنوان یک کلاهبرداری احتمالی شناسایی کردند، اما همچنان این فرصت را به طور بالقوه مفید می دانستند. او این موارد کلاهبرداری را با یک بازی قرعه کشی مقایسه می کند: مصرف کنندگان مشکوک هستند، اما شانس برنده شدن پول کلان را به طور کامل حذف نمی کنند. برخی حاضرند ریسک کنند.
در مورد فریب ها، فریب خوردگان خود از کلاهبرداران از ترس از دست دادن وجهه و احمق به نظر رسیدن در مقابل دیگران دفاع می کنند و دقیقاً به همین دلیل است که کلاهبرداران اغلب اوقات بسیار آسانی دارند: آنها از خودفریبی قربانیان خود آگاه هستند و هوشمندانه از آن برای اهداف شان استفاده می کنند. برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.
تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است.