کدام حرف خودشیفته ها را باور کنیم؟ / خودشیفته ها راست هم می گویند

خط سلامت: خودشیفته ها چرا دروغ می گویند و نمی توانند صادقانه رفتار کنند. چه زمانی می توان آنچه را که خودشیفته ها درباره خودشان می گویند باور کرد.

کدام حرف خودشیفته ها را باور کنیم؟ / خودشیفته ها راست هم می گویند

خودشیفتگی با افزایش و تمرکز بر خود و ادراک‌های بالقوه تحریف شده یا نادرست در مورد خود مرتبط است

به گزارش خط سلامت، ارتباط گرفتن و برخورد با افراد دارای خودشیفتگی، دشوار و همواره چالش برانگیز است. به نظر می رسد افراد خودشیفته مصمم هستند بهترین چهره ممکن را از خود به نمایش بگذارند.

آن‌ها ممکن است ساعت‌ها جلوی آینه موهای خود را آرایش کنند و ممکن است خیلی بیشتر از توان شان برای خرید لباس، جواهرات و کفش پول خرج کنند، اگرچه تلاش شان را برای رسیدن به ایده‌آل هایی که می سازند ،انکار می کنند.

خود شیفته ها و دروغگویی

محققانی که اختلال خودشیفتگی را مطالعه می‌کنند،معتقدند به طور طبیعی افراد خودشیفته حتی بیشتر از افراد معمولی دروغ بگویند.

دکتر چلسی اسلیپ - روانشناس دانشگاه جورجیا- می گوید: نگرانی در مورد خودشیفته ها و تمایل آنها به "تقلب" یا پاسخ دادن های دروغین به علت آن است که می خواهند شخصیت واقعی شان را بپوشانند.

این تیم‌ تحقیقاتی خاطرنشان کردند: اگرچه خودشیفتگی با افزایش و تمرکز بر خود و ادراک‌های بالقوه تحریف شده یا نادرست در مورد خود مرتبط است، اما درباره اینکه آیا ویژگی‌های خودشیفتگی بر اعتبار پاسخ‌دهی به پرسش‌نامه‌های روان‌شناختی تأثیر می‌گذارد، کم شناخته شده است.

برای پرداختن به این شکاف ، تیم جورجیا سه گروه را مورد مطالعه قرار داد. نتایج مطالعه نشان داد خودشیفته‌ های آسیب‌پذیر واقعاً به برتری خود «باور» ندارند.

هر نمایشی که به دنیای بیرون ارائه می‌دهند تا تصویری را از خود به نمایش بگذارند که بهتر از آن چیزی که احساس می‌کنند باشد، و این فقط یک نمایش است آنها در درون احساس ضعف و نقص می کنند و هر چه احساس ضعف و نقص بیشتر داشته باشند، با شدت بیشتری در جبهه دروغ قرار می گیرند. پاسخ ها نشان داد آن‌هایی که در خودشیفتگی آسیب‌پذیری بالا تری داشتند ، تمایل بیشتری به اعتراف به احساس شکننده بودن، افسردگی و اضطراب می کردند.

این یافته‌ها کاربردهای مهمی در مورد چگونه برقرار کردن رابطه با افراد دارای اختلال خودشیفتگی در زندگی ارائه می کند. آنها لزوماً در برابر نقاط ضعف خود نفوذناپذیر نیستند و از اعتراف به تمایلات خودشیفتگی شان خجالت نمی کشند، تا زمانی که احساس کنند چیزی برای از دست دادن در این روند ندارند.

هنگامی که خطرات بیشتر می شوند، مانند زمانی که آنها برای شغلی درخواست می کنند یا سعی می کنند شریک عاطفی جدیدی را جذب کنند، این احتمال وجود دارد که همه این موارد ملغی شود.در این زمان است که افراد خودشیفته بدون تردید استثمار می کنند و اگر رسیدن به اهداف مورد نظرشان در بین باشد دروغ گفتن دشوار نخواهد بود.

زمانی که با افراد مبتلا به خودشیفتگی بالا درگیر هستید، اگر احساس خطر در ان موقعیت کم باشد، به احساسات واقعی درونی خود از شامل ضعف و احساس شرم اعتراف می کنند و خواهند گفت که برای داشتن احساس خوب نسبت به خود به تحسین دیگران نیاز دارند.

این بدان معنی است که اگر آنها به اندازه کافی در کنار شما احساس راحتی کنند، حداقل در مورد ناامنی های خود صادق خواهند بود. با این حال، وقتی افراد خودشیفته تهدید می‌شوند، دور از انتظار نخواهد بود که با اجتناب و بیان نارضایتی و اظهار بی اعتمادی عقب نشینی کنند.

اگر می‌خواهید شخصیت خودشیفته زندگی‌تان یا حتی خودتان را درک کنید، لازم است بینش درستی نسبت به ابعاد روانی افراد خودشیفته داشته باشید . بر این اساس درک و پذیرش کسانی که خودشیفتگی آنها مانع ایجاد روابط صادقانه می شود، دیگر باعث دلخوری و فشار روانی نخواهد شد.  برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید. 

تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است. 

 

ارسال نظر

خط سلامت
فیلم ها
  • خط سلامت: عشق و حسادت با هم مرتبط هستند زیرا یک هورمون مشترک در این دو احساس نقش دارد. عشق احساسی است که به هورمون…

گزارش ویژه
پادکست
  • 00:00
    00:00
اتاق درمان