در چه مواقعی باید از حال روحی مان حرف نزنیم

خط سلامت: صحبت کردن همیشه خوب نیست. تعداد کمی از ما نیاز به شکستن سکوت در مورد بیماری روانی را زیر سوال می بریم. کمپین‌های بی‌شماری سکوت در برابر مشکلات روانی را مضر می دانند و معتقدند باید سعی کنیم سکوت را بشکنیم.

در چه مواقعی باید از حال روحی مان حرف نزنیم

به گزارش خط سلامت بدون شک، این کمپین ها به بسیاری از افراد کمک کرده است تا در مورد مشکلات سلامت روان خود، به ویژه کسانی که به دلیل تعصب و انگ سکوت کرده اند، صحبت کنند.

آنها اشاره می کنند که سکوت در بیماری روانی و اطراف آن همیشه بد است و ریشه در ترس و ننگ دارد و هر تلاشی برای شکستن آن خوب است.

در واقع سکوت در بیماری های روانی به اشکال مختلفی بروز می کند.

انواع سکوت

برخی از انواع سکوت بخشی از اختلالات خلقی مانند افسردگی است. افرادی که در مورد تجربیات افسردگی خود نوشته اند، اغلب از دست دادن توانایی خود در ایجاد افکار و احساس ناتوانی در صحبت کردن را توصیف می کنند.

این جنبه از افسردگی در مراقبت های بهداشتی روان شناخته شده است. کمتر فکر کردن و کمتر صحبت کردن در واقع دوعلامت متفاوت افسردگی محسوب می شوند. برخی تحقیقات نشان می‌دهند سکوت چنان علامت قابل‌اعتمادی است که ممکن است ابزارهای خودکاری برای تشخیص افسردگی بر اساس الگوهای گفتاری افراد ایجاد شود.

اگر این نوع "سکوت افسرده" را تجربه می کنید، مواجه شدن با کمپین ها و افرادی که از شما می خواهند صحبت کنید، صرف نظر از نیت خوب آنها ممکن است کمک کننده نباشد. به هر حال، مشکل این نیست که دیگران نسبت به آنچه شما می‌گویید متوجه نیستند یا اینکه ممکن است نسبت به آن واکنش ضعیفی نشان دهند، مشکل این است که شما چیزی برای گفتن ندارید.

انواع دیگر سکوت

انواع دیگر سکوت ممکن است قدرت بخش باشد. برای مثال برخی از مبتلایان به بیماری های روانی به دلیل اینکه اطرافیان شان سؤالات ناخواسته ای از آنان می پرسند یا نظرات غیرمفیدی به آنها می دهند، سکوت را ترجیح می دهند. آنها ممکن است عاقلانه تصمیم بگیرند که مکالمات را با درمانگر خود در میان بگذارند.

چنین انتخابی لزوماً ریشه در ننگ ندارد. اینکه فردی خوش نیت است و حقایقی را در مورد سلامت روان می داند به این معنی نیست که او فرد مناسبی برای صحبت در مورد بیماری روانی است.

سکوت در بیماری های روانی نیز می تواند احساس خوبی برای فرد به همراه داشته باشد. در حالی که برخی افراد برای فکر کردن و صحبت کردن مشکل دارند، برخی دیگر با فکر کردن و صحبت کردن بیش از حد مشکل دارند.

برای مثال، ممکن است این مورد در مورد فردی مبتلا به اختلال دوقطبی باشد که دوره‌های افسردگی و همچنین شیدایی را تجربه می‌کند که اغلب شامل افکار مسابقه‌ای و اجبار به صحبت می‌شود. برای چنین افرادی، لحظات سکوت مسالمت آمیز می تواند یک دستاورد سخت باشد و گاهی اوقات بهای غم انگیزی برای آن می پردازند.

ظرفیت تنها بودن

درمانگران به نقش سکوت در حمایت از سلامت روان پی برده اند، حداقل از زمانی که دونالد وینیکات مقاله مهم خود را با عنوان ظرفیت تنها بودن منتشر کرد. سکوت به نوعی یک عنصر کلیدی در مدیتیشن است که مطالعات نشان داده است می تواند از عود افسردگی جلوگیری کند.

شرایط مناسب

از آنجایی که به نظر می رسد سکوت افسرده بخشی از بیماری افسردگی را تشکیل می دهد، ممکن است بیمار مجبور باشد به عنوان بخشی از بهبودی خود، آن را با کمک یک متخصص مراقبت های روانی بشکند.

واقعیت این است که صحبت در مورد مشکلات سلامت روان بسیار سخت است، حتی با افرادی که ما را دوست دارند و از ما حمایت می کنند. گاهی اوقات این به دلیل انگ است، اما گاهی اوقات اینطور نیست.

البته، ما باید به تلاش خود ادامه دهیم تا مردم راحت تر در مورد مشکلات سلامت روان خود در شرایط مناسب صحبت کنند. اما باید از لفاظی‌هایی خلاص شویم که مردم را تحت فشار قرار می‌دهد تا سکوت را بشکنند بدون توجه به اینکه چرا سکوت می‌کنند یا اینکه صحبت کردن برایشان مفید است یا خیر. برای ورود به صفحه ی اینستاگرام کلیک کنید. تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است.

ارسال نظر

خط سلامت
فیلم ها
  • خط سلامت: عشق و حسادت با هم مرتبط هستند زیرا یک هورمون مشترک در این دو احساس نقش دارد. عشق احساسی است که به هورمون…

گزارش ویژه
پادکست
اتاق درمان