سخنگوی وزارت امور خارجه تایید کرد که «سید داود بیطرف» کارمند محلی سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق، پیش از ظهر یکشنبه ۱۸ آذر بر اثر تیراندازی عناصر تروریست به خودروی وی در دمشق به شهادت رسیدهاست. در حالی که خبرهای متفاوتی از روند خروج نیروهای ایرانی از سوریه منتشر میشود خبر شهادت این کارمند محلی متاثر کننده بوده. « اسماعیل بقائی » بر مسئولیت دولت انتقالی سوریه برای شناسائی، محاکمه و مجازات عاملان این جنایت تاکید کرده و ادامهداد که «وزارت امور خارجه به نحو مقتضی و از مجاری مختلف دیپلماتیک و بینالمللی، بهصورت جدی موضوع را پیگیری میکند.»
به گزارش خط سلامت هادی برهانی، استاد دانشگاه تهران در مورد شهادت این کارمند محلی، گمانهزنی دارد که در ادامه میخوانید:
در ارتباط با شهادت کارمند سفارت ایران در سوریه دقیقا چه اتفاقی افتاده است؟
براساس اطلاعات موجود وزارت امور خارجه کشورمان همه اعضای سفارت ایران در دمشق را از سوریه خارج کرده است. آقای بیطرف از کارمندان محلی بودند. شرایط کار و ارتباط کارمندان محلی با سفارت و وزارت خارجه متفاوت است. اینها کارمندان رسمی وزارت خارجه نیستند و براساس یک قرارداد با سفارتخانهها همکاری میکنند. ایشان ظاهرا مقیم سوریه بودند و لذا پس از تعطیلی سفارت و خروج اعضای آن از دمشق، این کشور را ترک نکردند. اما شهادت ایشان از طریق به رگبار بستن اتومبیل نامبرده صورت گرفت. هنوز معلوم نیست چه کسی این کار را انجام داده است. ظاهرا هیچ جهتی مسئولیت این ترور را به عهده نگرفته است.
این ترور کار چه کسانی میتواند باشد؟
در سوریه فعلی نظام جدید هنوز حاکم نشده است. در مناطق مختلف گروههای مسلح مختلفی حضور دارند. سلاح در دست افراد بسیاری است. در برخی مناطق تروریستها یا گروههای افراطی و خشن حضور دارند. شاید آنها عامل ترور باشند. البته احتمال کشتن تصادفی و اشتباهی هم وجود دارد. هنوز شرایط حادثه معلوم نیست. شاید ضاربان بدون اطلاع از هویت مقتول و ارتباط وی با سفارت ایشان را شهید کردهاند. شاید به دستور ایست آنها توجه نشده است. نمیدانم. این مسائل هنوز روشن نیست. اما براساس حدس و گمان، اگر این حادثه را عمدی تلقی کنیم من احتمال دست داشتن اسرائیل را جدیتر از حدس و گمانهای دیگر میدانم.
دلیل شما برای این گمانه زنی چیست؟
از مواضع نیروهای حاکم بر دمشق و مسئولان تحریرالشام در روزهای اخیر به خوبی پیداست که آنها یک سیاست عمل گرایانه برای کاهش تضاد و مشکل با طرفهای خارجی، از جمله ایران، در پیش گرفتهاند. میخواهند مشکلات خارجی خود را به حداقل برسانند و بر بحرانهای داخلی متمرکز شوند. کشتن کارمند یک سفارت خارجی مغایر چنین سیاستی است. کشتن یک کارمند محلی سفارت ایران هیچ دستاوردی برای آنها به حساب نمیآید. برعکس دمشق را ناامن نشان میدهد و مانع بازگشت دیپلماتهای خارجی و بازگشایی سفارتخانههای خارجی در دمشق میشود. اما مطلوب اسرائیل تداوم درگیری و خونریزی در سوریه و درگیری کشورهای اسلامی در باتلاق این کشور بود.
سرنگونی بدون خونریزی و سریع اسد این گزینه مطلوب را برای اسرائیل منتفی نمود. خونریزی و کشت و کشتار در سوریه در حال توقف است. کشورهای اسلامی حاضر در سوریه مانند ایران و ترکیه نیز در حال تعامل و دیپلماسی هستند و حتی دمشق و تهران در حال بازسازی روابط هستند. این برای اسرائیل مطلوب نیست. برای اسرائیل مطلوب است که ترکیه و ایران در سوریه به جان یکدیگر بیفتند. همچنین آنها مایل هستند روابط دمشق و تهران آن چنان نابود شود که شانسی برای ترمیم و احیای آن وجود نداشته باشد.
حمله به سفارت ایران در دمشق و کشتن ایرانیها در سوریه میتواند مسیر تحولات مثبت فعلی را منحرف کرده و آن را به سوی تحولاتی منفی و بحران زا ببرد. احتمالا اسرائیل درصدد است با این اقدامات روابط تهران دمشق را تیره کرده و آنها را از هم دور کند. دستگاه ترور اسرائیل نیز در همه کشورهای منطقه دسترسیهای خوبی دارد و میتواند چنین برنامههایی را به راحتی اجرا کند. در واقع جهت اصلی که از این حادثه تروریستی سود میبرد اسرائیل است.
تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است