اعتیاد به غذا دست کم از اعتیاد به کوکائین ندارد

خط سلامت: امروزه مفهوم اعتیاد، دیگر به سوء مصرف مواد مخدر محدود نیست. محققان انواع مختلفی از اعتیاد های رفتاری را معرفی کرده اند که اعتیاد به غذا یکی از آن هاست.

اعتیاد به غذا دست کم از اعتیاد به کوکائین ندارد

پژوهش ها نشان داده است علاوه بر اعتیاد به مواد مخدر، انواع مختلفی از اعتیادهای رفتاری نیز وجود دارد.

به گزارش خط سلامت محققان اعلام کرده اند زمانی که فرد با یک اعتیاد رفتاری ( مانند اعتیاد به غذا خوردن) دست و پنجه نرم می کند، مغز موادی ترشح می کند که هنگام اعتیاد به مواد مخدر نیز ترشح می شود.

آیا ممکن است به خوردن غذای ناسالم «معتاد» شد؟

به باور گروهی از پزشکان و دانشمندان، پاسخ این سوال مثبت است. آن‌ها می‌گویند در مخالفت با توصیه‌های رایج پزشکی قصد دارند روش بحت‌برانگیز جدیدی را برای اندیشیدن درمورد پرخوری معرفی کنند.

ایده‌ی اعتیاد به غذا چندان جدید نیست، زیرا چندین محقق سال‌ها است استدلال می‌کنند که برخی افراد آنقدر پرخوری می‌کنند که رابطه‌ی آن‌ها با غذا باید به عنوان اعتیاد شمرده شود. اما از آنجا که پرخوری با انواع دیگر اعتیاد مانند وابستگی به الکل یا مصرف مواد مخدر متفاوت است، بسیاری از محققان و سازمان‌ها پرخوری زیاد را اعتیاد نمی‌دانند. دوئین ملور، سخنگوی انجمن رژیم غذایی بریتانیا می‌گوید: «اعتیاد وابستگی به چیزی است که شما به آن نیاز ندارید.»

تاثیر دوپامین بر شکل گیری رفتارهای اعتیادی

مشخص است که همه به غذا نیاز دارند. کسانی که به اعتیاد غذایی باور دارند یک آزمایش روی موش‌ها را مثال می‌زنند. در این آزمایش، وقتی موش‌‌ها اجازه می‌یافتند که آب شیرین‌شده بنوشند، ماده‌ی شیمیایی پیام‌رسان دوپامین در مغز آن‌ها آزاد می‌شد. این واکنش مشابه زمانی‌ بود که به موش‌ها اجازه داده می‌شد به دلخواه خود کوکائین مصرف کنند. واکنش مغز به مصرف آب شیرین‌شده مثل تاثیر مصرف خودسرانه کوکائین است.

به زبان ساده‌تر آب شیرین‌شده که باعث آزادسازی دوپامین در موش‌ها می‌شود، مشابه تأثیر مصرف خودسرانه‌ی کوکائین بر مغز است. دوپامین، که اغلب به عنوان «ماده شیمیایی لذت» شناخته می‌شود، نقش مهمی در چرخه‌ی سیستم پاداش مغز ایفا می‌کند.

دقیقاً مشخص نیست که چه چیزی در غذاها باید به عنوان اعتیاد‌آور شناخته ‌شود. افراد ممکن است مقدار زیادی کیک و شکلات بخورند، اما بسیاری تنقلات خوش‌طعم مانند بادام‌زمینی یا غذاهای سرخ‌شده را نیز به مقدار زیاد می‌خورند. برخی از حامیان رژیم‌های کم‌کربوهیدرات، مانند جن آنوین، روانشناس در ساوت‌پورت بریتانیا، می‌گویند هوس کربوهیدرات می‌تواند توسط هر چیزی که حاوی این ماده غذایی است، مانند غذاهای نشاسته‌ای سالم مثل نان و پاستا، تحریک شود.

در‌حالی‌که ‌هیچ تعریف عموما پذیرفته‌شده‌ای از اعتیاد وجود ندارد، اکثر نهادها، مانند سازمان بهداشت جهانی (WHO)، رفتار افراد و چگونگی تأثیر آن بر زندگی آن‌ها را در نظر می‌گیرند. برای مثال، به فردی معتاد به حشیش می‌گویند که در دوره‌ی پرهیز از مصرف، این ماده را هوس کند یا با وجود آسیب رساندنش به بدن نتواند آن را ترک کند یا به مصرف آن ادامه دهد.

محققان از پرسشنامه‌ای به نام Yale Food Addiction Scale برای اندازه‌گیری اثرات و رابطه‌ی افراد با غذا استفاده می‌کنند و از افراد می‌پرسند که هر چند وقت کارهایی مانند غذا‌خوردن زیاد تا حدی که احساس کنند حالشان بد شده، انجام می‌دهند. با استفاده از این مقیاس، برخی از مطالعات تخمین زده‌اند که ۱۴ درصد از بزرگسالان به غذا اعتیاد دارند.

هنگامی که محققان نظرسنجی‌های دیگری انجام دادند، درصد بیشتری از اعتیاد به غذا در میان دو گروه خاص پیدا کردند؛ یکی افراد چاق و دیگری افرادی که تمایل به پرخوری دارند یعنی اغلب مقادیر زیادی غذا را در مدت کوتاهی مصرف می‌کنند.

اعتیاد؛ یک مفهوم مبهم

۴۰ پزشک و محقق به‌منظور جاانداختن مفهوم اعتیاد به غذا در میان متخصصان پزشکی و عموم، یک سال برای ایجاد یک بیانیه‌ی توافقی، تعریف شرایط و خلاصه‌کردن شواهد پشتیبان با هم کار کردند. آن‌ها در کنفرانس بین‌المللی اجماع اعتیاد به غذا در لندن در ۱۷ می (۲۸ اردیبهشت) ثمره‌ی کار خود را رونمایی کردند.

گروه اعلام کرده اسم این شرایط باید مشخص‌تر شود و به اعتیاد به غذاهای فوق‌فرآوری‌شده تغییر کند. آنوین که با گروه همکاری می‌کند، می‌گوید: «وقتی افراد از غذاهایی که برای آن‌ها مشکل ایجاد کرده، صحبت می‌کنند، منظور آن‌ها غذاهایی مثل استیک و بروکلی نیست، مشکل‌ آن‌‌ها همیشه غذاهایی مثل کیک‌، پیراشکی و پیتزا است.»

پزشکان و محققان در این بیانیه، می‌گویند افراد مبتلا به اعتیاد به مواد غذایی فوق‌فرآوری‌شده «از غذا به شیوه‌ای مشابه مواد مخدر استفاده می‌کنند، دائما به غذا فکر می‌کنند، رفتارهای غذایی ناخواسته دارند و این رفتار‌ها اغلب با وجود پیامدهای مضر پزشکی و زیست‌روان‌اجتماعی ادامه دارند.»

ترکیب مفهوم اعتیاد به غذا با مفهوم غذاهای فوق‌فرآوری‌شده می‌تواند مشکلات بیشتری را به همراه داشته باشد. بعضی دانشمندان این ایده را که همه‌ی غذاهای فوق‌فرآوری شده از دیگر غذاها متمایز‌ و مضرتر هستند، قبول ندارند.

برخی از انواع غذاهای فرآوری‌شده مانند چیپس و کیک باعث افزایش وزن می‌شوند؛ این موضوع کاملا مشخص است. سوال مهم این است که چرا آن‌ها باعث افزایش وزن می‌شوند، چون در کارخانه ساخته می‌شوند یا چون میزان بالایی از چربی، نمک و شکر دارند. این مهم است، زیرا اگر مردم سعی کنند از همه‌ی غذاهای فرآوری‌شده اجتناب کنند، باید از چیزهایی که اکثر پزشکان می‌گویند برای ما مفید هستند نیز پرهیز کنند؛ غذاهایی مانند نان یا ماکارونی سبوس‌دار، لوبیا‌ی پخته و بسیاری از انواع سس‌ها و وعده‌های غذایی از‌ پیش‌ تهیه‌شده.

دیوید ویس، متخصص تغذیه در لس‌آنجلس که به تدوین بیانیه‌ی اجماع کمک کرده است، می‌گوید: «این تعریف، وضع دشواری را برای کسانی که رژیم می‌گیرند، درست می‌کند، زیرا بسیاری از غذاهای رژیمی ساخته‌شده در کارخانه‌ها، مانند ژله‌ی کم‌قند، برای کاهش وزن مفید هستند و در‌عین‌حال در دسته غذاهای فرآوری شده قرار می‌گیرند.»

با کنار‌گذاشتن مساله‌ی مواد‌غذایی فوق‌فرآوری‌شده، اگر اعتیاد به غذا واقعا وجود داشته باشد، پیامدهایی بر چگونگی تلاش افراد مبتلا برای مدیریت پرخوری دارد. آنوین می‌گوید، پرهیز کامل از «غذاهای محرک» برای افراد مبتلا، مانند ترک کامل الکل برای معتادان به الکل مفید است.

ملور می‌گوید پرهیز کامل برخلاف توصیه‌های رایج تغذیه‌‌ی سالم است، یعنی اینکه ترک‌کردن کامل برخی غذاها می‌تواند جذابیت آن‌ها را بیشتر کند. او می‌گوید: «بهتر است به خودتان اجازه دهید گهگاهی غذا‌یی که هوس می‌کنید بخورید، اما وقتی احساس سیری کردید، از خوردن آن‌ها دست بکشید. پرهیز متضاد رژیم تغذیه شهودی است.» رژیم تغذیه شهودی به توجه به احساس سیری و گرسنگی تاکید می‌کند.

شواهد محکمی در مورد اینکه ترک‌کردن یا اعتدال بهتر است وجود ندارد، مطالعه اخیر توسط ویس، آنوین و همکارانشان تا حدی از ترک‌کردن حمایت می‌کند. این مطالعه روی افراد مراجعه‌کننده به کلینیک‌های ترک اعتیاد به غذا بود که جلسات درمانی گروهی و فردی را همراه با توصیه‌هایی برای حذف تمام غذاهای محرک خود و اتخاذ یک رژیم غذایی کامل کم کربوهیدرات ارائه می‌داد.

گزارشی از سال ۲۰۲۲ نشان داد که پس از سه ماه، این رویکرد به افراد کمک کرد تا پرخوری خود را کاهش دهند و وزن کم کنند. نتایج طولانی‌مدت‌تری در کنفرانس گزارش شد و نشان داد که پس از یک سال، طبق پرسشنامه‌ی ییل، شرکت‌کنندگان همچنان به کاهش نمرات اعتیاد به غذا‌یشان، ادامه دادند.

شواهد محکمی در مورد اینکه ترک‌کردن یا اعتدال بهتر است وجود ندارد

آزمون دقیق‌تر می‌تواند برگزاری یک آزمایش بین افراد تصادفی و مقایسه‌ی پرهیز با رویکرد اعتدال سنتی‌تر باشد. آنوین می‌گوید که اکثر شرکت‌کنندگان دهه‌ها با رویکرد اعتدالی تلاش کردند و شکست خوردند. ویس می‌گوید، اما گام بعدی باید آزمایش دقیق باشد.

در‌حال‌حاضر، باید دید که آیا حامیان مقوله‌‌ی اعتیاد به مواد غذایی، سایر همکارانش در دنیای پزشکی را متقاعد خواهند کرد یا خیر. گونتر کونله از دانشگاه ریدینگ بریتانیا، می‌گوید اگر این کمپین نظرات گروه وسیع‌تری از متخصصان تغذیه، نه فقط کسانی را که به اعتیاد به غذا اعتقاد دارند، درج می‌کرد، قانع‌کننده‌تر بود. او می‌گوید: این ممکن است به اعتبار بیشتر کمپین کمک کند.

ملور می‌گوید ایده‌ی اعتیاد به غذا ممکن است برای برخی افراد مفید باشد. او می‌گوید: اگر می‌دانید که در رژیم غذایی‌تان با برخی غذاها مشکل دارید و احساس می‌کنید مجبور به خوردن آن‌ها هستید، پرهیز راهی برای مدیریت آن است. اما من مطمئن نیستم که حذف تمامی قندها یا حذف همه‌ی کربوهیدرات‌ها روش درستی برای همه‌ی افراد باشد. برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.

تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است.

منبع: زومیت

ارسال نظر

خط سلامت
فیلم ها
  • خط سلامت: عشق و حسادت با هم مرتبط هستند زیرا یک هورمون مشترک در این دو احساس نقش دارد. عشق احساسی است که به هورمون…

گزارش ویژه
پادکست
  • 00:00
    00:00
اتاق درمان