افراد باهوش بیش از حد مشغول نشخوار فکری می کنند، در حالی که کم هوش ها ، بیکفایتتر، کاریزماتیکتر و گاهی اوقات خودشیفته در موقعیتهای بالاتر قرار میگیرند.
به گزارش باهوش و با اعتماد به نفس بودن ترکیبی نابود نشدنی است.
باهوش چرا خود را دست کم می گیرند؟
کمال گرایی
هوش و اعتماد به نفس متقابل نیستند. افراد باهوش بالاتر از رفتارهای جبران ناپذیر نیستند. آنها اغلب در هر کاری که انجام می دهند برای کمال تلاش می کنند، زیرا نسبت به انتقاد و قضاوت بیزاری می کنند. بنابراین استانداردهای آنها به طور غیرعادی بالاست.
چیزی که ما مردم عادی آن را چشمگیر میدانیم برای آنها پایینتر است. بنابراین به یک معنا، آنها خشن ترین منتقدان خودشان هستند. برخی از افراد باهوش بیش از حد جبران میکنند و بهطور غیرعادی سخت کار میکنند، زیرا فکر نمیکنند که تلاش «عادی» کافی باشد. این یک پویایی ناسالم است، زیرا استانداردهای غیرواقعی بالا و اغلب، حتی سطوح استرس بالاتر را ایجاد می کند.
یادگیری مداوم
وقتی باهوش هستید، تمایل دارید که کنجکاوی سیری ناپذیری برای زندگی داشته باشید و همیشه به دنبال یادگیری بیشتر باشید.
برای شما، هیچ سرپوشی برای دانش وجود ندارد. که در ظاهر چیز خوبی است، درست است؟ خوب، اینجاست که همه چیز می تواند کمی پیچیده شود.
در حالی که بیشتر مردم از داشتن دانش اولیه در مورد موضوعات خاص راضی هستند، یک فرد واقعاً باهوش ممکن است احساس ناکافی کند. هر چه بیشتر یاد بگیرند، بیشتر متوجه می شوند که نمی دانند.
واقعیت این است که هیچ فردی در جهان توانایی ذهنی دانش بی نهایت را ندارد. اما این "ناتوانی" درک شده گاهی اوقات باعث می شود که فرد باهوش احساس کوچکی کند - که به معنای دست کم گرفتن و زیر سوال بردن هوش خود است.
بیش از حد فکر کردن
همانطور که گفته شد، افراد باهوش فضای زیادی در طبقه بالا دارند که اگر کنترل نشود، می تواند مارپیچ شود و اثرات منفی داشته باشد.
مورد: بیش از حد فکر کردن. افراد باهوش اغلب بیش از حد متفکران مزمن هستند. آنها موقعیت ها و سناریوها را، هر چند دور از ذهن، بسیار بیشتر از آنچه لازم است، تجزیه و تحلیل، نشخوار فکری و تکرار می کنند.
گاهی اوقات، افکار آنها آنها را می بلعد و می تواند بر زندگی کاری و شخصی آنها تأثیر بگذارد. در نهایت، این نشخوارهای "گذرا" می توانند به احساس کامل شک و تردید نسبت به خود و دست کم گرفتن توانایی های خود تبدیل شوند و به طور موثر مشکلاتی را ایجاد کنند که واقعاً وجود ندارند.
داشتن توانایی های شناختی برتر یک چیز است، اما اگر آن انرژی را در جهت درست به کار نگیرید، می تواند علیه شما کار کند.
ترس از شکست
و مظهر کتاب درسی افراط اندیشی؟ ترس عمیق از شکست. افراد با اعتماد به نفس ممکن است با حداقل اضطراب در زندگی حرکت کنند و تقریباً صرفاً روی دستیابی به اهداف خود متمرکز شوند.
هر چند فرد باهوشی که به خود شک دارد ممکن است رویکرد متفاوتی داشته باشد. جایی که لیوان مدام نیمه خالی است. به عبارت دیگر، آنها بیش از حد بر روی اشتباهات و اشتباهات احتمالی تمرکز خواهند کرد – ذهنیتی که میتواند فلجکننده باشد و باعث میشود توانایی خود برای انجام کار را دست کم بگیرند.
سندرم ایمپوستر
وقتی یک دهه پیش یک کسب و کار رستوران موفق را افتتاح کردم، احساس کردم که یک کلاهبرداری هستم. من چیز زیادی در مورد تجارت، عملیات یا آشپزی نمی دانستم. من فارغ التحصیل روزنامه نگاری بودم.
در حالی که از پیروزی اولیه داشتن یک فروشگاه مواد غذایی با بازبینی خوب، با صفهای منظم بیرون از در در ساعات شلوغی لذت بردم، همچنین احساس میکردم که «پیدا شدن» و افشای تقلبی بودنم فقط مسئله زمان است. تاجری که ناخودآگاه خودم را باور کردم.
نمیتوانستم احساسات زیربنایی سندرم فریبکار را از خود دور کنم، که در نهایت باعث شد تواناییهای خودم را حدس بزنم.
یک فرد واقعاً مطمئن به خود در موقعیت مشابه ممکن است چنین افکاری را در ذهن خود نداشته باشد، در عوض جنبه های مثبت و سازنده تر را مورد توجه قرار دهد.
ارزش دادن به نظرات دیگران بر نظرات خود
وقتی چیزی را دوست دارید و در آن شادی پیدا می کنید، این تنها چیزی است که اهمیت دارد. آنچه دیگران فکر می کنند بی اهمیت است.
افرادی که باهوش هستند، اما خودشان را زیر سوال می برند، اغلب به نظرات و قضاوت های دیگران اهمیت می دهند، به ویژه در زمینه هایی که اعتماد به نفس کمتری دارند... مثل فیلم ها برای من.
در ذهنم فکر میکنم: «منتقدان این کار را برای امرار معاش انجام میدهند، آنها باید بدانند در مورد چه چیزی صحبت میکنند.»
و شاید حق با من بود شاید آنها بهطور تصاعدی بهتر از من فیلم را میدانند – اما با این حال، من لذتی سبک و ساده را در این فرآیند از خودم سلب میکردم، هر چند که ممکن است کمابرو باشد.
مقایسه خود با دیگران
خوب یا بد، ما در عصر طلایی مقایسه ها زندگی می کنیم.
قفل گوشی خود را باز کنید و افرادی را خواهید دید، اعم از دوستان و غریبه ها، که ظاهراً بهترین زندگی خود را دارند: سفر به دنیا، باز کردن مشاغل جدید، روابط سالم و بدون سموم، یا چشمک زدن ماشین های جدیدشان.
در همین حال، شما نمیتوانید همین را بگویید و بنابراین نمیتوانید مقایسه کنید، زیرا در یک شغل ناکامل غبطه میخورید یا برای به دست آوردن یک قرار تلاش میکنید.
این رفتار فقط باعث می شود که شما احساس حقارت کنید – طرز فکری که بسیاری از افراد باهوش به طور شگفت انگیزی تمایل به تسلیم شدن در آن دارند.
به جای اینکه مشغول باشند و روی خودشان کار کنند، ممکن است درگیر مقایسه دانش و دستاوردهای خود با افرادی باشند که آنها را «بهتر» میدانند و در نتیجه استعدادها و هوش خود را نادیده میگیرند.
به یاد داشته باشید، رشد خطی نیست، اما پست های شبکه های اجتماعی همتایان شما ممکن است شما را به گونه ای دیگر فکر کنید.
اعتدال کلیدی است.
افکار نهایی
اگر احساس می کنید باهوش هستید اما بیش از حد خودانتقادگر هستید، بدانید که تنها نیستید و از آن دور نیستید.
افراد بی شماری مانند شما وجود دارند. افرادی که هرگز به طور کامل به پتانسیل واقعی خود پی نبرده اند، زیرا افکار خود مانع از آن شده اند.
تسلیم نشوید. اجازه ندهید افکارتان پیروز شوند.
باهوش بودن، شما از نظر ژنتیکی در زندگی یک شروع دارید. پس از هدایای خود درست استفاده کنید
من می دانم که گفتن آن آسان تر از انجام آن است.
فراموش کردن رفتارهای عمیقاً ریشه دار، پیاده روی در پارک نیست. اما واقعیت باقی است، می توان آن را انجام داد.
هنگامی که تغییر را انجام دهید، غیرقابل توقف خواهید بود.
تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است.