این داستان نه تنها نشاندهنده قدرت نفوذ و مهارتهای پزشکی دیکسون است، بلکه به عمق رقابتهای سیاسی و اجتماعی آن دوران میپردازد. با نگاهی به زندگی و چالشهای زبیده خانم و دکتر دیکسون ، درمییابیم که چگونه یک بیماری میتواند سرنوشتها را رقم زده و روابط بین قدرتهای بزرگ را تحت تأثیر قرار دهد.
به گزارش خط سلامت در ادامه به بررسی این داستان تاریخی میپردازیم که چگونه دکتر دیکسون با معالجهای ناموفق، به شهرتی بینظیر در دربار ناصری دست یافت و چه عواقبی برای او و زبیده خانم به همراه داشت.
در دوران قاجار و دربار ناصرالدینشاه ، داستان دکتر ژوزف ریچارد دیکسون، پزشک انگلیسی، به عنوان یکی از شخصیتهای برجسته و مورد اعتماد در تاریخ پزشکی ایران برجسته است. زبیده خانم، یکی از همسران محبوب ناصرالدینشاه و ملقب به امینه اقدس، داستانی را رقم زد که شهرت دکتر دیکسون را به طرز بینظیری در دربار ناصری افزایش داد.
دیکسون در سال ۱۸۲۰ در طرابلس به دنیا آمد و پس از فارغالتحصیلی از رشته پزشکی، به عنوان پزشک سفارت بریتانیا به ایران اعزام شد. او بهطور غیررسمی مشاور پزشکی ناصرالدینشاه بود و پس از درمان موفقیتآمیز شاه از بیماری تیفوس در سال ۱۲۶۵ هجری قمری، نشان شیر و خورشید را به دست آورد. در سال ۱۲۸۲ هجری قمری، ناصرالدینشاه به بیماری مالاریا مبتلا شد و دیکسون بار دیگر به کمک او شتافت. این درمانهای موفق، اعتبار دکتر دیکسون را در دربار تقویت کرد و او را به یکی از اعضای اصلی گروه پزشکان دربار تبدیل کرد.
اما دیکسون با بزرگترین چالش خود در سال ۱۳۰۲ هجری قمری مواجه شد: بیماری چشم زبیده خانم. این بیماری بهخصوص برای زبیده خانم و دربار نگرانکننده بود، زیرا چندین پزشک معتبر از جمله دکتر تولوزان و حکیمالممالک در درمان او ناتوان مانده بودند. بیماری زبیده خانم نه تنها موضوعی پزشکی، بلکه به یک معضل سیاسی و اجتماعی تبدیل شده بود. در این شرایط، دیکسون با بهرهگیری از موقعیت خود در دربار و نفوذش بر ناصرالدینشاه، تلاش کرد تا درمانی برای او پیدا کند.
دکتر دیکسون پس از انجام چندین معالجه، به عنوان پزشک رسمی زبیده خانم شناخته شد. اگرچه روشهای او در درمان این بیماری ممکن است از نظر پزشکی نتیجهای نداشت، اما او به خوبی از این موقعیت بهرهبرداری کرد و نقش مهمی در نفوذ بریتانیا در دربار ناصری ایفا کرد. با این حال، دیکسون به روشهای خود ادامه داد و سعی کرد زبیده خانم را درمان کند تا اعتبار خود را در دربار حفظ کند.
در خاطرات محمدحسنخان اعتمادالسلطنه، اشارهای به کمکهای مالی سفارت انگلیس به زبیده خانم شده که نشاندهنده توجه ویژه انگلیسیها به این مسئله و اهمیت آن در روابط سیاسی ایران و بریتانیا است. در نهایت، دکتر دیکسون با درمان زبیده خانم به شهرت و اعتباری بینظیر در دربار ناصرالدینشاه دست یافت و نامش در تاریخ پزشکی ایران به عنوان پزشکی کاردان و مورد اعتماد جاودانه شد.
هرچند زبیده خانم در سال ۱۳۱۱ هجری قمری درگذشت و تلاشهای دیکسون برای درمان او در نهایت به نتیجه نرسید، اما داستان او و دکتر دیکسون هنوز هم بهعنوان یکی از نمادهای روابط پیچیده پزشکی و سیاسی در ایران قاجار به یاد آورده میشود. زبیده خانم نه تنها به عنوان یک همسر محبوب در تاریخ شناخته میشود، بلکه داستان او نیز به نوعی نمایانگر تلاطمات سیاسی و اجتماعی دوران خود است.
تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است