در حالی که هر دو اختلال وسواس و بد شکلی بدن شامل افکار و رفتارهای تکراری هستند که میتوانند اضطراب شدیدی را ایجاد کنند، نوع این رفتارها و منشأ اضطراب در هر کدام متفاوت است. افراد مبتلا به OCD معمولاً درگیر افکار وسواسی در مورد تمیزی، آلودگی یا نگرانیهای اخلاقی هستند، در حالی که افراد مبتلا به اختلال بد شکلی بدن بیش از حد نگران نقصهای ظاهری خود میشوند.
به گزارش خط سلامت این مقاله به شما کمک میکند تا تفاوتهای این دو اختلال را بهتر درک کنید و همچنین با روشهای درمانی مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT) و داروهای مهارکننده بازجذب سروتونین (SSRIs) آشنا شوید.
رابطه پیچیده بین OCD و بدشکلی بدن
اختلال وسواس اجباری (OCD) و اختلال بدشکلی بدن (BDD) شرایط مختلف سلامت روان هستند. با این حال، علیرغم تفاوت در تشخیص، هر دو ویژگی ایجاد استرس و سختی شدید در افرادی که با آنها تشخیص داده میشوند، دارند. در حالی که هر دو اختلال وسواس فکری-اجباری و اختلال بدشکلی بدن علائم مشترکی دارند (مانند افکار و رفتارهای تکراری)، هر کدام چالشهای منحصر به فرد و اثرات بعدی خود را بر زندگی روزمره دارند.
اختلال وسواس فکری-اجباری به دلیل تکرار افکار، تصاویر یا تمایلات ناخواسته شناخته شده است که به آنها وسواس گفته میشود. این وسواسها اغلب منجر به اعمال ذهنی یا رفتارهای تکراری میشوند که به عنوان اجبار شناخته میشوند. اختلال بدشکلی بدن اغلب شامل نگرانی بیش از حد در مورد نقصهای تصوری در ظاهر فیزیکی است که میتواند منجر به رفتارها یا تشریفات تکراری شود.
اختلال وسواس فکری-اجباری
اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD) یک وضعیت سلامت روان است که شامل افکار، تصاویر یا تمایلات ناخواسته مکرر است که به آنها وسواس گفته میشود. افراد مبتلا به OCD برای کاهش استرس ناشی از این وسواسها، اغلب اعمال یا رفتارهای ذهنی تکراری انجام میدهند.
این چرخه وسواس و اجبار میتواند زندگی روزمره را مختل کند و ممکن است منجر به احساس خجالت، شرم و اضطراب شود. برای مثال، فردی که مبتلا به OCD است ممکن است افکار وسواسی داشته باشد و نگران باشد که میخواهد به کسی که دوستش دارد آسیب برساند و سعی کند تمام اشیای نوک تیز را در خانهاش پنهان کند تا از این اقدامات جلوگیری کند، حتی اگر میداند که واقعاً نمیخواهد به کسی آسیب برساند.
اختلال بدشکلی بدن (BDD)
اختلال بدشکلی بدن (BDD) یک وضعیت سلامت روانی است که شامل تمرکز شدید بر آنچه که فرد به عنوان نقص در ظاهر فیزیکی خود میبیند، است. برای افراد دیگر، این نقصها ممکن است غیر قابل توجه به نظر برسد. برخی از افرادی که اختلال بد شکلی بدن را مدیریت میکنند ممکن است رفتارهای تکراری مانند چک کردن بیش از حد در آینه یا نظافت از خود نشان دهند. کسانی که علائم اختلال بد شکلی بدن هذیانی دارند ممکن است بر این باور باشند که درک آنها از قسمتی از بدن کاملاً دقیق است.
اختلال بد شکلی بدن میتواند باعث ناراحتی شود، بر عزت نفس تأثیر بگذارد و بر کیفیت زندگی فرد تأثیر منفی بگذارد. مانند اختلال وسواس فکری-اجباری، فردی که بدشکلی بدن را مدیریت میکند ممکن است به دلیل خجالت یا شرم از موقعیتهای اجتماعی اجتناب کند.
تحقیقات نشان میدهد که اختلال بد شکلی بدن شدید با افکار خودکشی مادامالعمر در برخی از بیماران مرتبط است. این علائم اغلب در کنار علائم افسردگی و اختلال افسردگی اساسی ظاهر میشوند.
مشکلات همراه با اختلال بد شکلی بدن
اختلال بد شکلی بدن اغلب با سایر اختلالات و تشخیصهای روانپزشکی همراه است. برخی از شرایطی که ممکن است در کنار اختلال بد شکلی بدن رخ دهد عبارتند از:
اضطراب اجتماعی و اختلالات اضطراب فراگیر
اختلال دوقطبی
اختلالات پانیک
اختلالات روانپریشی مانند اسکیزوفرنی
اختلال استرس پس از سانحه
اختلال شخصیت پارانوئید
اختلال وسواس اجباری و اختلالات مرتبط (OCD)
این شرایط ممکن است در زمان شروع اختلال بد شکلی بدن وجود داشته باشد یا نباشد.
همپوشانی بین OCD و اختلال بدشکلی بدن
OCD و اختلال بد شکلی بدن هر دو اختلالات روانی هستند که علائم مشابهی دارند. علاوه بر این، هر دوی آنها در دسته اختلالات وسواسی و مرتبط با اجبار در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم (DSM-5) فهرست شدهاند. بسیاری از این اختلالات مرتبط معیارهای تشخیصی مشابهی در طی مصاحبههای بالینی ساختاریافته خواهند داشت. در زیر برخی از علائم همپوشانی این بیماریها آورده شده است:
افکار مزاحم و وسواس فکری
هر دو OCD و اختلال بد شکلی بدن شامل افکار مزاحم یا وسواس هستند که میتواند باعث اضطراب و ناراحتی یا اختلال در اشتغال شود. برای افراد مبتلا به OCD، این افکار ممکن است در مورد آلودگی، نیاز به نظم، ترس از آسیب، و سایر موضوعات اخلاقی باشد. افراد مبتلا به اختلال بد شکلی بدن ممکن است تمرکز وسواسهای خود را روی آنچه که به عنوان نقص در ظاهر خود درک میکنند تجربه کنند. وسواس مداوم و مکرر در هر دو اختلال ممکن است به طور جدی توانایی فرد را برای انجام وظایف روزانه و لذت بردن از زندگی مختل کند.
مناسک و رفتارهای اجباری
افراد مبتلا به هر دو اختلال اغلب رفتارها یا تشریفات تکراری را برای کاهش اضطراب خود نشان میدهند. به عنوان مثال، فردی که مبتلا به OCD است ممکن است بیش از حد دستهای خود را بشوید، تمیز کند، یا بررسی کند که درها قفل هستند یا وسایل سالم هستند. در همین حال، فردی که با اختلال بد شکلی بدن زندگی میکند ممکن است زمان زیادی را صرف آراستگی، بررسی آینه یا درخواست اطمینان از دیگران در مورد ظاهر خود کند. این اقدامات میتواند زمان را بگیرد و گذراندن روز را دشوار کند.
تشخیص وسواس و اختلال بدشکلی بدن
بر اساس راهنمای تشخیصی اختلالات سلامت روان (DSM-5-TR)، اختلال بدشکلی بدن در دسته اختلالات وسواسی-اجباری و اختلالات مرتبط طبقهبندی میشود. اختلال بد شکلی بدن و OCD دارای ویژگیهای اساسی مشترک هستند، مانند ترس بیش از حد، نگرانی و اضطراب، که میتواند در ایجاد اختلالات نقش داشته باشد. علاوه بر این، هر دوی آنها در دسته وسیعتر اختلالات روانپزشکی قرار میگیرند، زیرا میتوانند بر سلامت روان و رفاه کلی فرد تأثیر بگذارند.
افرادی که شدت اختلال بد شکلی بدن بیشتری دارند ممکن است دچار اختلالات خوردن شوند، مانند بیاشتهایی عصبی، پرخوری عصبی یا اختلال پرخوری. تمرکز بر تصویر بدن در BDD، و همچنین تمایل به کنترل و رفتار تشریفاتی در OCD، ممکن است به رفتارهای غذایی ناسالم کمک کند.
رویکردهای درمانی
درمانهای OCD و اختلال بد شکلی بدن اغلب به دلیل علائم مشابه با یکدیگر همپوشانی دارند. درمان شناختی رفتاری (CBT) یک درمان رایج برای هر دو بیماری است. فرض اصلی CBT، راهنمایی مشتریان برای تغییر الگوهای فکری و رفتارهای ناسالم برای جایگزینی آنها با روشهای مثبت برای مقابله است. داروهایی مانند مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) نیز ممکن است برای کمک به کاهش علائم در هر دو بیماری استفاده شوند. یکی دیگر از روشهای درمانی مؤثر برای OCD و BDD، درمان پیشگیری از مواجهه و پاسخ (ERP) است که به تدریج مراجعان را در معرض وسواسها و اجبارها قرار میدهد و حساسیتزدایی میکند.
تفاوت بین وسواس و اختلال بدشکلی بدن
OCD و اختلال بد شکلی بدن شباهتهایی دارند، اما این اختلالات روانپزشکی متفاوتی هستند که هر کدام جنبهها و دستورالعملهای تشخیصی منحصر به فرد خود را دارند. بررسی تفاوتهای کلیدی بین OCD و BDD، از جمله تعاریف آنها بر اساس DSM-5، عوامل خطر، تشخیصها و رویکردهای درمانی ممکن است مفید باشد.
معیارهای تشخیصی برای وسواس و اختلال بدشکلی بدن
در معیارهای تشخیصی، OCD با افکار مداوم، ناخواسته (وسواس) و رفتارهای تکراری (اجبار) مشخص میشود که فرد مجبور به انجام آنهاست. این رفتارها اغلب برای تسکین اضطراب انجام میشوند، اگرچه ممکن است لزوماً به افکار وسواسی مرتبط نباشند. در مقابل، اختلال بد شکلی بدن با تمرکز بیش از حد بر نقصهای فیزیکی درک شده مشخص میشود که منجر به رفتارهای تکراری و تشریفات ذهنی در پاسخ به این نگرانیها میشود، مانند چک کردن خود در آینه و نظافت بیش از حد.
عوامل خطر این دو اختلال با هم همپوشانی دارند، به ویژه در زمینه ژنتیک، آسیبهای گذشته و نحوه مدیریت استرس. هر دو اختلال در افراد با سابقه اضطراب بالا، مشکلات عزت نفس یا تجربیات دردناک در کودکی یا نوجوانی شیوع بیشتری دارند.
در حالی که وسواس و اختلال بدشکلی بدن شباهتهای زیادی دارند، ویژگیهای اصلی آنها باعث میشود که هر کدام نیاز به رویکردهای درمانی منحصر به فرد داشته باشند. اگر فکر میکنید که شما یا کسی که میشناسید با یکی از این اختلالات دست و پنجه نرم میکند، تشخیص و درمان به موقع میتواند کمک بزرگی باشد. درمانهای شناختی-رفتاری و داروهای مخصوص میتوانند به کاهش علائم و بهبود کیفیت زندگی کمک کنند.
برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است