آسیب خودشیفتگی ممکن است منجر به واکنشهای عاطفی شدید مانند خشم، انکار و رفتارهای منفعل-تهاجمی شوند.
به گزارش خط سلامت آسیب خودشیفتگی میتواند اثرات طولانیمدتی بر روابط و احساسات فرد بگذارد. خودشیفتهها معمولاً در برابر انتقاد و شکستها واکنشهای شدید نشان میدهند که میتواند شامل رفتارهایی مانند فرافکنی، بازی قربانی و حتی خشونت فیزیکی باشد. درک علل و نشانههای این آسیبها به شما کمک میکند تا در موقعیتهای دشوار با خودشیفتهها مقابله کرده و سلامت روانی خود را حفظ کنید.
آسیب خودشیفتگی چیست؟
آسیب خودشیفتگی – که گاهی به عنوان زخم خودشیفتگی، نفس زخمی یا کاهش نفس شناخته میشود – زمانی اتفاق میافتد که مبتلایان به اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) با انتقاد، خیانت یا احساس رها شدن مواجه شوند. خودشیفتهها معمولاً با خصومتهایی که نامتناسب با آن رویداد است، به رفتارهای ناچیز پاسخ میدهند.
خودشیفتهها معمولاً نسبت به دیگران احساس پشیمانی یا همدلی نمیکنند، بنابراین ممکن است در هنگام مواجهه به خشم یا عصبانیت متوسل شوند. خودشیفتهها دارای خودانگارههای باشکوه و نگرشهای «بالاتر از تو» هستند که به باورهای برتری و عظمت مرتبط است. با این حال، وقتی رفتار آنها زیر سوال میرود، ناامنیهای ریشهای نهفته در پشت این نما مورد توجه قرار میگیرد. زخمهای عاطفی با این مقیاس برای خودشیفتهها چالش برانگیز است تا از آن گذشتهاند، زیرا آسیبپذیر بودن یا پاسخگو بودن غیرقابل تحمل است. بنابراین، زمانی که عزت نفس آنها تهدید یا آسیب میبیند، به دنبال انتقام از فرد متجاوز خواهند بود.
چه چیزی یک خودشیفته را در برابر آن آسیب پذیر میکند؟
افراد خودشیفته در هنگام تجربه ناراحتی یا شرم در برابر آسیبهای خودشیفته آسیبپذیر هستند. خودشیفتهها اغلب به طور ناخودآگاه از مکانیسمهای دفاعی برای مقابله با احساسات منفی ناشی از انتقاد و اختلاف استفاده میکنند. این رفتارها به آنها اجازه میدهد تا از واقعیت آسیب و شرم درونی خود جدا شوند.
آسیب خودشیفتگی چقدر طول میکشد؟
طول یک آسیب خودشیفتگی به شخص و رویداد بستگی دارد. ممکن است طول بکشد تا یک خودشیفته پس از رها شدن قابل توجه، مانند طلاق یا پایان دادن به کار، بهبود یابد. بدون توجه به شرایط، آنها این رویداد را یک توهین افراطی میدانند، حتی اگر قصد آسیب وجود نداشته باشد. هرگونه آسیب به شخصیت آنها توجه به خودباوری منفی درونی شده را جلب میکند، که میتواند باعث درد طولانی مدت برای خودشیفته شود.
چه چیزی باعث آسیب خودشیفتگی میشود؟
آسیب خودشیفتگی ناشی از تحقیر و طرد شدن است. خودشیفتهها این احساسات را ناخوشایند و غیرقابل کنترل میدانند، بنابراین واکنش با خشم شدید به آنها اجازه میدهد تا از آسیبپذیر شدن یا آشکار کردن احساسات خود اجتناب کنند. یک زخم عاطفی میتواند ناشی از رویدادهای به ظاهر بیاهمیت باشد که در غیر این صورت توسط یک فرد معمولی مورد توجه قرار نمیگیرد.
علل احتمالی آسیب خودشیفته عبارتند از:
نادیده گرفته شدن: یک خودشیفته زمانی که احساس میکند توسط دیگران نادیده گرفته شده، کم ارزش شده یا «دیده نشده»، میتواند به راحتی آسیب خودشیفتگی را تجربه کند. اگر به یک خودشیفته توجه کافی داده نشود، ممکن است احساس بیاهمیت شدن یا توهین شخصی کند.
نرسیدن به شغلی که میخواهد: خودشیفتهها استخدام نشدن برای یک موقعیت را حمله مستقیم به خود میدانند و ممکن است از کارفرما یا همکار احتمالی کینه داشته باشند.
جدایی: یک خودشیفته ممکن است پایان یک رابطه را به عنوان یک آسیب یا رها شدن درک کند، به خصوص اگر بخواهد با شریک زندگی خود بماند.
انتقاد: دریافت انتقاد برای خودشیفتهها غیرقابل تحمل است، زیرا خودانگاره و شخصیت بزرگ آنها را زیر سوال میبرد.
قرار گرفتن در موقعیت خارج از کنترل: اگر خودشیفتهها کنترل خود را بر موقعیت یا شخصی از دست بدهند، ممکن است از نظر عاطفی احساس جراحت کرده و تلافی کنند.
تعارض در مکالمه: تعارض گفتگو میتواند منجر به آسیب خودشیفتگی شود، زیرا افراد خودشیفته نمیتوانند تصور کنند که دیگران عقاید، ارزشها یا نظرات مشابهی با آنها ندارند.
احساس طرد شدن: رها شدن درک شده، مانند لغو یک قرار، پایان دادن به یک رابطه، یا ترک بدون خداحافظی، میتواند باعث آسیب خودشیفتگی شود.
موفقیت یک فرد دیگر: تماشای تحسین یا تحسین دیگران برای افراد خودشیفته دشوار است، زیرا آنها دیگر در مرکز توجه نیستند.
12 نشانه آسیب خودشیفتگی
یک آسیب خودشیفته بسته به فرد خودشیفته، موقعیت و نوع رابطه میتواند متفاوت به نظر برسد. در حالی که واکنشها متفاوت است، برخی پرچمهای قرمز نشان میدهند که یک خودشیفته زخمی شده است. آگاهی از این نشانهها میتواند شما را از برخورد با عواقب و پیامدهای مرتبط با این نوع رفتار محافظت کند.
در زیر 12 نشانه آسیب خودشیفتگی آورده شده است:
انکار
انکار معمولاً یکی از اولین نشانههای آسیب خودشیفتگی است. شخصی با NPD به طور خودکار آنچه را که اتفاق افتاده است انکار میکند تا شرم یا خجالت را از مسئولیتپذیری پنهان کند. خودشیفتهها زمانی که احساس میکنند نادیده گرفته میشوند یا نگران هستند که رفتارشان نادیده گرفته شود، ممکن است در مورد اتهامات دروغ بگویند.
رفتار منفعل-تهاجمی
بسیاری از خودشیفتهها به آسیبهای عاطفی یا خفیف درک شده با رفتارهای منفعلانه-پرخاشگرانه پاسخ میدهند. به عنوان مثال، آنها ممکن است "فراموش کنند" یک ایمیل ارسال کنند یا بخشی از پروژه خود را "به اشتباه" قرار دهند. آنها اغلب این کار را برای ایجاد تصویری از بیتفاوتی نسبت به دیدگاهها و نظرات دیگران انجام میدهند. امید این است که مردم در نهایت از زیر سوال بردن رفتار خود دست بردارند.
درمان خاموش
برخی از خودشیفتهها ممکن است در هنگام زخمی شدن خود را تعطیل کنند، خود را منزوی کنند یا از درمانهای خاموش استفاده کنند. این رفتار برای تنبیه فردی است که مرتکب خیانت شده است.
خشم خودشیفته
برخی از خودشیفتهها، بهویژه آنهایی که شبیه خودشیفتههای بدخیم هستند، ممکن است با خشم خودشیفتهای به اهانتها واکنش نشان دهند. این میتواند شامل قلدری، تمسخر، فریاد زدن، ارعاب، کمپینهای افترا و تخریب شخصیت.
یکی از واکنشهای رایج در هنگام آسیب دیدن خودشیفتهها، راهاندازی جمع هایی برای تخریب شخصیت فرد مقابل است. این جمع ها ممکن است به شکل شایعات یا سخنرانیهای منفی علیه فرد دیگر صورت بگیرد تا عزت نفس آنها بازسازی شود. خودشیفتهها ممکن است به صورت فعال در تلاش باشند تا دیگران را قانع کنند که شخصی که به آنها آسیب زده، شخصی منفی یا ضعیف است.
حمله به کسانی که در مقام قدرت هستند
خودشیفتهها به دلیل ناتوانی در پذیرش انتقاد یا احساس رها شدن از افراد مقامات، ممکن است از روشهایی مانند حمله به کسانی که در مقام قدرت هستند استفاده کنند. این حملات میتواند شامل تضعیف شخصیت، افشای اسرار خصوصی یا نقدهای ناعادلانه باشد.
طلب توجه بیشتر
در صورتی که خودشیفته احساس کند که آسیب دیده، ممکن است تلاش کند تا توجه بیشتری را به خود جلب کند. این میتواند شامل رفتارهای بزرگمنشانه یا جلب توجه از طریق درخواستهای غیرمنطقی باشد. هدف از این رفتار جلب همدردی یا تایید بیشتر از دیگران است.
حسادت شدید
یکی دیگر از نشانههای آسیب خودشیفتگی، حسادت شدید نسبت به موفقیت یا دستاوردهای دیگران است. این حسادت میتواند به سرعت به خشم و نفرت تبدیل شود، بهویژه اگر خودشیفته احساس کند که دیگران از او پیشی گرفتهاند یا او را نادیده گرفتهاند.
مقصر دانستن دیگران
خودشیفتهها معمولاً در مواجهه با هرگونه چالش یا انتقاد، دیگران را مقصر میدانند. آنها قادر به پذیرش مسئولیت برای رفتارهای خود نیستند و همواره فرد دیگری را به عنوان عامل اصلی مشکلات خود معرفی میکنند.
پنهانکاری و انزوا
وقتی که خودشیفتهها احساس کنند که آسیب دیدهاند، ممکن است به انزوا کشیده شوند و از محیطهای اجتماعی دوری کنند. این ممکن است بهویژه در مواقعی که احساس میکنند نمیتوانند تصویر خود را حفظ کنند یا به دلیل رفتارهای خود، شرمنده هستند، رخ دهد.
تلاش برای حفظ تصویر بزرگمنشانه
خودشیفتهها اغلب بهطور مداوم در تلاش هستند تا تصویر خود را در مقابل دیگران حفظ کنند. وقتی این تصویر تهدید میشود، آنها ممکن است با استفاده از ترفندها، دروغها یا دگرگون کردن واقعیت، تلاش کنند تا خود را از آن آسیب نجات دهند.
پاسخهای پرخاشگرانه
در مواجهه با هرگونه تهدید به تصویر خود، خودشیفتهها ممکن است به شیوههای پرخاشگرانه واکنش نشان دهند. این میتواند شامل خشونت کلامی، حمله به دیگران یا نشان دادن رفتارهای کنترلکننده باشد. هدف آنها این است که نشان دهند که هر تهدیدی علیه موقعیت و خودانگاره آنها پذیرفتنی نیست و باید مقابله شود.
نتیجهگیری
آسیب خودشیفتگی میتواند به شکلهای مختلف بروز پیدا کند و ممکن است فرد را به رفتارهای تهاجمی یا مخرب وادار کند. شناسایی این علائم و نشانهها میتواند کمک کند تا با خودشیفتهها و روابط پیچیده ناشی از آنها بهتر برخورد کنید. درک رفتارهای خودشیفتهها و نحوه واکنش آنها به آسیبهای عاطفی میتواند شما را در مدیریت روابط و مرزهای خود در این نوع تعاملات یاری کند.
در صورت مواجهه با چنین افرادی، بهتر است مرزهای خود را مشخص کرده و از روشهای سازنده برای مدیریت ارتباطات استفاده کنید.
برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است