هوش هیجانی در زندگی واقعی چیست؟ + 3 کلید هوش هیجانی

خط سلامت: هوش هیجانی در زندگی واقعی چیست؟ هوش هیجانی در واقع توانایی شناسایی، درک و مدیریت احساسات است هم احساسات خود و هم احساسات دیگران.

هوش هیجانی در زندگی واقعی چیست؟ + 3 کلید هوش هیجانی

به عبارت دیگر هوش هیجانی یعنی کاری کنید که احساسات به جای اینکه علیه شما باشند، برای شما کار کنند.

چند نمونه از هوش هیجانی 

به گزارش خط سلامت هوش هیجانی بالا را می توان در بسیاری از زمینه های زندگی افراد نشان داد. برخی از مثال‌های واضح عبارتند از: نشان دادن خودکنترلی خوب در مواجهه با چیزی ناراحت‌کننده احساسی، نشان دادن همدلی با دیگران و انتقاد خوب.

3 کلید هوش هیجانی

آگاهی از احساسات

تنظیم عاطفی

شناخت عاطفه به عنوان شاخصی از نیازهای جهانی

اغلب افراد هوش را در کسب نمرات بالا می بینند. اما نوع دیگری از هوش وجود دارد که مهم تر است. هوش هیجانی در تمام سنین قابل تقویت کردن است و افراد با داشتن هوش هیجانی بالا زندگی بهتر و با کفیتیت بالا تر خواهند داشت. 

هوش هیجانی از آغاز کودکی قابل تقویت کردن است. بزرگسالان نیز قادر اند با آگاهی و یادگیری هوش هیجانی را در خود افزایش دهند.

به گزارش خط سلامت در زیر انواع هوش هیجانی، کاربرد های آن در زندگی و شاخه های هوش هیجانی ارائه شده است.

دیدگاه‌ های هوش هیجانی

هوش هیجانی دو راهبرد نظری کلی دارد :

-دیدگاه اولیه از هوش هیجانی در برگیرنده عاطفه و هیجان می‌ باشد .

-دیدگاه دوم به دیدگاه مختلط مشهور است و هوش هیجانی را با دیگر توانمندی‌ ها و ویژگی‌ های شخصیتی مانند انگیزش ترکیب می‌ کند .

پردازش اطلاعات

هوش هیجانی شامل سه حیطه یا گستره از توانایی ‌‌ها می با‌شد :

- ارزیابی و ابراز هیجان: ارزیابی و بیان هیجان توسط دو بعد کلامی و غیرکلامی همچنین ارزیابی هیجان در دیگران توسط ابعاد غیرکلامی و همدلی مشخص می‌ شود .

-تنظیم هیجان در خود و دیگران: تنظیم هیجان در خود به این معناست که فرد تجربه فراخلقی، کنترل، ارزیابی و عمل به خلق را دارد و تنظیم هیجان در دیگران به این معناست که فرد تعامل مؤثر با دیگران می ‌باشد.

- استفاده از هیجان: استفاده از اطلاعات هیجانی در تفکر، عمل و مسئله گشایی است .

تقسیم بندی هوش

هوش هیجانی به صورت عملیاتی در دو سیستم شناختی و هیجانی بررسی می شود. این مدل در یک الگوی یکپارچه عمل می ‌کند اما با این وجود مدل مورد نظر از چهار شاخه یا مؤلفه تشکیل می ‌شود.

هر یک طبقه ‌ای از توانمندی ‌ها را که براساس پیچیدگی و به صورت سلسله مراتب منظم شده ‌اند ، نشان می ‌دهد . این چهار شاخه عبارتند از :

-ادراک هیجانی در برگیرنده شناسایی و درون ‌دهی اطلاعات از سیستم هیجانی است .

- تسهیل ‌سازی هیجانی افکار.

- فهم هیجانی که در برگیرنده پردازش اطلاعات هیجانی با نگاهی به حل مسئله .

- مدیریت هیجان در رابطه با خود و دیگران.

شاخه اول

اولین شاخه از هوش هیجانی با گنجایش ادراک و اظهار احساسات آغاز می‌ شود. هوش هیجانی بدون اولین شاخه آغاز نمی شود. اگر احساس بدی در فرد ظهور پیدا کند فرد توجه‌ را از آن برگرداند هیچ چیز از احساس خود یاد نمی‌گیرد.

 ادراک هیجان در برگیرنده ثبت، توجه و رمزگشایی کردن پیام‌ های هیجانی است، همانگونه که در اظهارات و بیانات صورتی، تن صدا، اشیاء هنری و دیگر دستاوردهای هنری فرهنگی اظهار شده‌ اند.

شاخه دوم

دومین شاخه هوش هیجانی در رابطه با تسهیل ‌سازی هیجانی است. هیجانات سازمان ‌های پیچیده‌ ای از ابعاد فیزیولوژیکی، هیجانی، تجربی شناختی و هشیاری از زندگی روانی هستند.

هنگامی که هیجانات شناسایی شده و برچسب زده می‌ شوند، فهم هیجانی یا شاخه سوم آغاز می ‌شود .

شناخت توسط اضطراب خراب می ‌شود اما هوش هیجانی بر آنچه به بهتر شدن خلق منجر می شود، متمرکز می شود.

هیجانات شناخت ‌‌ها را تغییر می‌ دهند. زمانی که فرد خوشحال است آنها را مثبت می کنند و هنگامی که فرد ناراحت است آنها را منفی می کنند. 

شاخه سوم

سومین شاخه، فهمیدن و استدلال با هیجان است. هیجانات تشکیل شده از روابط پیچیده‌ ای هستند. افرادی که دارای هوش هیجانی بالا هستند به طور منظم با حالات بی ‌ثباتی خلق مواجه شده و بر آنها غلبه می کنند و این نیازمند فهم قابل توجهی از خلقیات می ‌باشد.

شاخه چهارم

چهارمین شاخه مدیریت هیجانی است. فردی که دارای مدیریت هیجانی می‌ باشد باید بعضی از خطوط راهنما را رعایت کند ولی آن کار را با انعطاف ‌پذیری انجام دهد. 

برای انطباق با واکنش‌‌ های هیجانی در موقعیت‌‌ ها، مدیریت هیجانی باید دارای انعطاف ‌پذیری لازم باشد. این مطلب به فرد اجازه می ‌دهد در جهاتی پیشرفت کند که فکر می ‌کند بهترین جهت است.

اینکه از نظر هیجانی، معنوی و دیگر زمینه‌‌ ها غنی باشی به این معنی نیست که فرد بخواهد در یک شغل بماند و یا اینکه یک ازدواج را نجات دهد. 

دیدگاه مختلط

هوش هیجانی برخی از جنبه‌‌ های شخصیت را نشان می‌ دهد، به کار رفته است. مدل توانمندی با مدل مختلط هوش هیجانی متفاوت است. مدل مختلط شامل طیف وسیعی از متغیرهای شخصیتی است که مخالف با مدل توانمندی است که کاملاً شناختی است.

یک وجه متفاوت این دو مدل، تفاوت میان مفهوم «صفت» و «پردازش اطلاعات» هوش هیجانی است. این مفهوم «صفت» هوش هیجانی با شاخص‌‌ های بین موقعیتی رفتار نظیر همدلی، جرأت و خوش بینی ارتباط دارد، در حالی که مفهوم «پردازش اطلاعات» مربوط به توانایی‌ هایی نظیر توانایی تشخیص، ابراز و بر چسب زدن هیجان می ‌باشد.

مفهوم «صفت» ریشه در چارچوب شخصیتی دارد که از طریق پرسشنامه ‌‌های خودسنجی که رفتار خاصی را می ‌سنجند، اندازه‌ گیری می ‌شود.

این دیدگاه در بررسی هوش هیجانی تحت الشعاع متغیرهای شخصیتی (نظیر همدلی و تکانشی بودن) و ساختارهایی که با آنها همبستگی دارند (مانند انگیزش ، خودآگاهی و امیدواری) قرار می‌ گیرند، برعکس دیدگاه «پردازش اطلاعات» بیشتر بر بخش‌‌ های سازنده هوش هیجانی و رابطه آن با هوش سنتی متمرکز می ‌شود.

هوش هیجانی شامل عناصر درونی و بیرونی است. عناصر درونی شامل میزان خودآگاهی، خودانگاره، احساس استقلال و ظرفیت خودشکوفایی و قاطعیت می‌ باشد.

عناصر بیرونی شامل روابط بین فردی، سهولت در همدلی و احساس مسئولیت می ‌شود. همچنین هوش هیجانی شامل ظرفیت فرد برای قبول واقعیات، انعطاف‌پذیری، توانایی حل مشکلات هیجانی، توانایی حل و مقابله با استرس و تکانه‌‌ ها میشود .

هوش هیجانی شیوه استفاده بهتر از IQ را از طریق خود کنترلی، اشتیاق و پشتکار و خود انگیزی شکل می‌ دهد. مفهوم هوش هیجانی در 5 حوزه قرار می گیرد :

آگاهی از هیجانات خود

خودآگاهی ـ بازشناسی احساس، محور اصلی هوش هیجانی است. توانایی کنترل لحظه به لحظه احساسات، برای درک خود، اساسی است. خود آگاهی: «درک عمیق و روشن از احساسات، هیجانات، نقاط ضعف و قوت، نیازها و سائق‌‌ های خود است. افرادی که به احساسات و هیجانات خود اطمینان بیشتری دارند، مهارت بیشتری در هدایت و کنترل وقایع زندگی از خود نشان می‌ دهند، در کارهای خود دقیق هستند امیدواری آنها غیر واقع بینانه نمی ‌باشد و مسئولیتی را قبول می‌ کنند که در حد توان آنها است. این افراد با خود و دیگران صادق بوده و می‌دانند هر نوع احساسی تا چه اندازه بر آنها و اطرافیان تأثیر می‌ گذارد.

کنترل هیجانات

کنترل هیجانات به شیوه‌ ای مناسب مهارتی است که به دنبال خودآگاهی ایجاد می ‌شود. اشخاص کارآمد در این حیطه بهتر از هیجان‌ های منفی نظیر نا امیدی، اضطراب، تحریک ‌پذیری رهایی می یابند و در فراز و نشیب‌ های زندگی کمتر با مشکل مواجه می ‌شوند و یا در صورت بروز مشکل به سرعت از موقعیت مشکل ‌زا و ناراحت ‌کننده به شرایط مطلوب بازگردند. برعکس افرادی که در این حیطه توانایی کمتری دارند، همواره درگیر احساسات درمانده کننده هستند.

خود انگیختگی

این مؤلفه مربوط به تمرکز هیجان‌‌ ها برای دستیابی به اهداف با قدرت، اطمینان، توجه و خلاقیت می‌ باشد. افراد خود انگیخته، ارضا و سرکوب خواسته ‌‌ها را به تأخیر می‌ اندازند، اغلب به تکمیل یک عمل می ‌پردازند. آنها همواره در تکاپو و حرکت هستند و تمایل دارند که مؤثر باشند.

تشخیص هیجانات در دیگران

همدلی اساس مهارت مردمی است. افراد همدل با سرنخ‌ های ظریف اجتماعی و تعامل‌‌ هایی که بیانگر نیازها و خواسته ‌‌های دیگران باشند، آشنا هستند.

مهارت همدلی افراد را در حیطه‌ آموزش حرفه ‌ای و مدیریت توانمند می ‌سازد. همدلی به معنی تأمل و ملاحظه احساسات دیگران است.

کنترل روابط

مهارت در این حیطه با توانایی مشترک در کنترل هیجان و تعامل سازگارانه با دیگران همراه است. مهارت کنترل روابط به جنبه ‌‌های ذاتی رهبری و روابط میان فردی منظم، موزون و سازگار ارتباط دارد.

افرادی که می‌‌ خواهند در ایجاد رابطه با دیگران مؤثر واقع شوند باید توانایی تشخیص، تفکیک و کنترل احساسات خود را داشته باشند، سپس از طریق همدلی یک رابطه مناسب برقرار کنند.

این مهارت شامل دوست‌ یابی نمی‌ شود گر چه افرادی که این مهارت را دارند خیلی سریع یک جو دوستانه با افراد ایجاد می ‌کنند ولی این مهارت بیشتر به دوست یابی هدفمند مربوط می ‌شود. این افراد به راحتی مسیر فکری رفتار دیگران را در سمتی که می ‌‌خواهند هدایت می کنند.

هوش هیجانی از نقطه نظر بار ـ آن

هوش هیجانی یکی از عوامل مهم در تعیین موفقیت فرد در زندگی است و بهداشت روانی فرد را تحت تأثیر قرار می ‌دهد. هوش هیجانی با سایر تعیین ‌کننده‌‌ های مهم از قبیل آمادگی‌‌های زیستی ـ پزشکی، استعداد هوش شناختی و واقعیت‌‌ ها و محدودیت‌‌ های محیطی در تعامل است.

پانزده عامل‌‌ هوش هیجانی عبارتند از: 1ـ خودآگاهی هیجانی، 2ـ احترام به خود، 3ـ قاطعیت، 4ـ خودشکوفایی، 5ـ استقلال، 6ـ همـدلی، 7ـ انعطاف‌پذیری، 8ـ تحمل استرس، 9ـ حل مسئله، 10 ـ واقعیت‌سنجی، 11ـ مسئولیت‌ پذیری اجتماعی، 12ـ کنترل تکانه، 13ـ شادکامی، 14ـ خوش ‌بینی، 15ـ روابط بین فردی .

هوش هیجانی پنج حیطه از مهارت‌‌ ها یا توانایی‌‌ ها را در بر می ‌گیرد :

- مهارت‌‌ های درون فردی: خود آگاهی هیجانی (بازشناسی و فهم احساسات خود)، جرأت (ابراز احساسات، عقاید، تفکرات و دفاع از حقوق شخصی به شیوه‌ای سازنده)، خود تنظیمی (آگاهی، فهم، پذیرش و احترام به خویش)، خودشکوفایی (تحقق بخشیدن به استعداد های بالقوه) و استقلال (خود فرمانی و خود کنترلی در تفکر و عمل شخص و رهایی از وابستگی هیجانی).

- مهارت ‌‌های میان فردی: شامل روابط میان فردی (آگاهی، فهم و درک احساسات دیگران)، ایجاد و حفظ روابط رضایت ‌بخش دو جانبه که به صورت نزدیکی هیجانی و وابستگی مشخص می‌ شود)، تعهد اجتماعی (عضو مؤثر و سازنده گروه اجتماعی بودن، نشان دادن خود به عنوان یک شریک خوب) و همدلی.

- سازگاری: شامل مسئله‌ گشایی (تشخیص و تعریف مسائل، ایجاد راهکارهای مؤثر)، آزمون واقعیت (ارزیابی مطابقت میان آنچه به طور ذهنی و آنچه به طور عینی تجربه می‌ شود) و انعطاف ‌پذیری (تنظیم هیجان، تفکر و رفتار به هنگام تغییر موقعیت و شرایط) می ‌باشد .

- کنترل استرس: توانایی تحمل استرس (مقاومت در برابر وقایع نامطلوب و موقعیت‌‌ های استرس ‌زا)، کنترل تکانه (ایستادگی در برابر تکانه یا انکار تکانه) را شامل می‌ شود .

- خلق عمومی: شامل شادی (احساس رضایت از زندگی، شاد کردن خود و دیگران) و خوش ‌بینی (نگاه به جنبه‌‌ های روشن زندگی و حفظ نگرش مثبت حتی در مواجهه با ناملایمات) برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید. 

تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است.

ارسال نظر

خط سلامت
فیلم ها
  • خط سلامت: عشق و حسادت با هم مرتبط هستند زیرا یک هورمون مشترک در این دو احساس نقش دارد. عشق احساسی است که به هورمون…

گزارش ویژه
پادکست
  • 00:00
    00:00
اتاق درمان