خودشیفته ها به دنبال دستکاری روانشناختی دیگران هستند. آن ها در روابط خود فاقد حس مسئولیت پذیری هستند و معمولا در جهت رشد و تکامل رابطه گام بر نمی دارند.
به گزارش خط سلامت، خودشیفته‌ها مکانیسم‌های دفاعی ناخودآگاهی دارند که به کاهش اضطراب آن ها کمک می کند و باعث می شود راحت تر زندگی کنند. با این حال شما می توانید از دو ویژگی هوش هیجانی برای محافظت از خود در برابر افراد خودشیفته استفاده کنید.
خودشیفته ها و مکانیسم دفاعی آن ها
خودشیفته ها از فرافکنی، انکار، تحریف و اتخاذ نقش قربانی استفاده می کنند و به این ترتیب در موقعیت های بحرانی بجای در نظر گرفتن اشتباهات خود، دیگران را سرزنش می کنند.
رابطه با یک فرد خودشیفته
خودشیفته ها به دنبال دستکاری روانشناختی دیگران هستند. آن ها در روابط خود فاقد حس مسئولیت پذیری هستند و معمولا در جهت رشد و تکامل رابطه گام بر نمی دارند.
چگونه در مقابل یک فرد خودشیفته ایستادگی کنیم؟
افراد مسئولیت پذیر، همدل و قابل اعتماد در ابتدای رابطه به راحتی در معرض دستکاری های روانشناختی افراد خودشیفته قرار می گیرند.
پژوهش ها نشان داده است بهره مندی از هوش هیجانی، آسیب ناشی از افراد خودشیفته را به حداقل می رساند.
هوش هیجانی سلاحی در برابر افراد خودشیفته
شما می توانید از دو ویژگی هوش هیجانی برای محافظت از خود در برابر افراد خودشیفته استفاده کنید.
تنظیم هیجانی
توانایی شما برای تنظیم هیجان در برخورد با افراد خودشیفته بسیار مهم است. وقتی عصبانی می‌شوید، یک فرد خودشیفته رفتاری خونسرد دارد و بعد از آن به واکنش عصبانی شما اشاره می‌کند و به شما برچسب می‌زند.
تنظیم هیجانات و حفظ آرامش در مواجهه با این تجربیات، قدرت یک خودشیفته را از بین می برد.
بینش احساسی
این کیفیت هوش هیجانی به شما کمک می کند در دام بازی های بی پایان افراد خودشیفته اسیر نشوید.
به عنوان مثال، وقتی یک فرد خودشیفته نقش قربانی را بازی می‌کند، سعی می‌کند به شما احساس گناه بدهد. زمانی که احساس گناه خود را بشناسید، فوراً به بازی آنها پی می برید. ممکن است با خود بگویید: "چرا وقتی هیچ اشتباهی مرتکب نشدم، احساس گناه می کنم؟. این بینش احساسی به شما کمک می کند تحت تاثیر بازی های روانی افراد خودشیفته قرار نگیرید. برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.
تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است.
