![دست از "باید" گفتن به خودتان بردارید!](https://cdn.khatesalamat.com/thumbnail/h0R88ks9CGFQ/EdZARtDDQWiKpxZlY_IdhE_upYPZSv9EHH3tk0D4RWreabCuDy965partGzErZFG-RYAtpS7rWMnOfrkRMmz4lK4BHGAEW6IEPnLF5s_72nkDRV3vI8ARS_ch6ZR7ZJhYcd9guv0coNF1ZAeQEqvDbeiWDv84XkW/%D9%85%D9%87%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C+%D8%A8%D8%A7+%D8%AE%D9%88%D8%AF.jpg)
یکی از عبارات درمانی مورد علاقه من این است: "دست از باید گفتن به خودتان بردارید." این یک راه طنزآمیز برای یادآوری به خودتان است که ایجاد انتظارات شخصی غیرواقعی و غیراصیل بر اساس احساس "باید" در مقابل خواستهها یا ارزشهای واقعیتان آسان است.
به گزارش خط سلامت تمرکز بر آنچه خوب به نظر میرسد یا آنچه دیگران انجام میدهند است، نه آنچه شخصاً معنادار یا مفید است.
آیا تا به حال به خودتان گفتهاید که "باید ورزش کنم"، "باید مدیتیشن ذهنآگاهی را روزانه تمرین کنم" یا "باید به آن پروژه خانگی که مدتی است آن را به تعویق انداختهام، رسیدگی کنم؟" یا شاید به خودتان گفتهاید، "باید آن تکلیف مدرسه/کار را کاملاً انجام دهم"، "باید ترفیع بگیرم" یا "باید همیشه مرتب و آراسته به نظر برسم."
برخی از این اهداف و انتظارات ممکن است مفید باشند، اما اغلب وقتی از "باید" استفاده میکنیم، احساس فشار، قوانین سخت و دور شدن از آنچه واقعاً به آن اهمیت میدهیم را پرورش میدهیم. ممکن است به خودتان بگویید که باید کاری را انجام دهید، اما آیا واقعاً میخواهید آن را انجام دهید و آیا برای شما مفید خواهد بود؟
من قبلاً در مورد ماهیت غیرمفید مقایسه و اینکه چگونه به راحتی میتوان در تلاش برای رسیدن به دیگران گرفتار شد در مقابل تمرکز بر آنچه برای ما ارزش دارد، نوشتهام.
شروع یا حفظ یک رفتار معنادار میتواند چالشبرانگیز باشد و اگر رفتار مبتنی بر "باید" باشد، حفظ حس حرکت و پیشرفت میتواند حتی دشوارتر باشد.
ما اغلب وقتی رفتار برای ما معنادار باشد، انگیزه بیشتری احساس میکنیم و نه بر اساس آنچه خوب به نظر میرسد یا آنچه شخص دیگری ممکن است بخواهد ما انجام دهیم.
برای تمرین تغییر از "بایدها" به عمل مبتنی بر ارزشها، ابتدا بدون قضاوت، افکار و انتظارات خود را مشاهده و نام ببرید.
آیا به خودتان میگویید که باید کاری را انجام دهید یا باید آن را به روشی خاص انجام دهید؟ اگر چنین است، با کنجکاوی از خود بپرسید که آیا "باید" در لحظه برای شما مفید است یا شاید مبتنی بر عادت، مقایسه یا یک قانون سخت باشد.
دوم، تفکر خنثی و متعادلتری را پرورش دهید. اگر به طور سفت و سخت به خودتان میگویید که باید به روشی خاص باشید که جایی برای تعادل یا انسانیت باقی نمیگذارد، فعالانه تمرین کنید که افکار جایگزینی را به ذهن بیاورید که به نقطه میانی برسند.
برای مثال، میتوانید از "باید عالی عمل کنم" به "تلاش خواهم کرد و آنچه میتوانم در لحظه انجام خواهم داد" تغییر دهید.
همچنین، تمرین کنید که از تمرکز بر "بایدها" به اذعان آنچه در مورد خودتان قدردان یا ارزشمند میدانید یا حتی چیزی که در مورد آن احساس خنثی دارید، تغییر دهید. برای مثال، شاید از طبیعت مهربان، اندیشمند یا کنجکاو خود قدردان باشید. وقت بگذارید و این ویژگیها را تصدیق کنید.
در مرحله بعد، مدتی را به بررسی آنچه برایتان ارزش دارد، اختصاص دهید. چه چیزی برای شما معنادار و مهم است؟ ارزشها ذهنی هستند.
برای مثال، لازم نیست "تناسب اندام" را فقط به این دلیل که خوب به نظر میرسد و به نظر میرسد چیزی است که شما باید به آن ارزش بدهید، ارزش قائل شوید. شاید به تناسب اندام اهمیت ندهید و یادگیری برایتان ارزش داشته باشد. این اشکالی ندارد.
هیچ درست یا غلط، خوب یا بد وجود ندارد. شما به سادگی قصد دارید ارزشهای خود را روشن کنید.
در نهایت، هنگامی که در مورد ارزشهای خود شفافیت بیشتری پیدا کردید، یک ارزش را انتخاب کنید و یک هدف واقعبینانه و خاص ایجاد کنید که با آن همسو باشد و شما را در جهت ارزش خود حرکت دهد.
شروع کردن از کارهای کوچک اشکالی ندارد و اغلب مفید است. اگر یکی از ارزشهای شما یادگیری است، میتوانید هدفی را تعیین کنید که شروع به خواندن یک کتاب جدید در هفته آینده باشد.
و به یاد داشته باشید که "از "باید" گفتن به خودتان دست بردارید!"
برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است