بسیاری از ما در روابط عاطفی خود، بدون آنکه متوجه باشیم، پیش‌فرض‌هایی درباره شریک زندگی‌مان داریم. این پیش‌فرض‌ها، گرچه گاهی به نظر منطقی می‌آیند، اما می‌توانند به مرور زمان به رابطه عاطفی ما لطمه بزنند. نکته حائز اهمیت این است که این باورهای نادرست اغلب از تجربیات گذشته، فرهنگ عمومی یا تصورات شخصی نشأت می‌گیرند و اگر به آن‌ها آگاه نباشیم، ممکن است به سوءتفاهم، اختلاف و حتی جدایی ختم شوند.
به گزارش خط سلامت در ادامه، به 5 باور نادرست که می‌توانند به روابط عاشقانه آسیب وارد کنند، خواهیم پرداخت.
یکی از خطرناک‌ترین پیش‌فرض‌ها در هر رابطه این تصور است که ما می‌دانیم چرا شریک زندگی‌مان دست به یک رفتار خاص زده است. به عنوان مثال، ممکن است تصور کنید که او عمداً بی‌توجهی کرده یا قصد ناراحت کردن شما را داشته است. اما در واقعیت، رفتار هر فرد می‌تواند ناشی از استرس، تجربیات گذشته یا حتی ناآگاهی باشد. نتیجه‌گیری سریع اغلب به سوءتفاهم و فاصله عاطفی می‌انجامد.
راه‌حل: به جای حدس زدن، از شریک زندگی‌تان سوال کنید و با او صحبت کنید. به عنوان مثال، بپرسید: «می‌تونی توضیح بدی چرا این کارو کردی؟» یا «اون لحظه چه احساسی داشتی؟»
یکی دیگر از باورهای اشتباه این است که انتظار داشته باشیم شریک زندگی‌مان تمامی نیازها و خواسته‌های ما را بفهمد، حتی اگر بیان نشده باشند. این تصور رایج می‌تواند باعث ایجاد دلخوری و ناامیدی شود. واقعیت این است که هیچ‌کس نمی‌تواند بدون ارتباط و گفت‌وگو نیازهای طرف مقابل را کاملاً درک کند.
راه‌حل: خواسته‌های خود را به روشنی بیان کنید و از او بخواهید به شما گوش دهد. به عنوان مثال بگویید: «می‌تونم درباره نیازهام باهات صحبت کنم؟»
این پیش‌فرض یکی از متداول‌ترین باورهای خراب‌کننده روابط است. بسیاری از افراد هر رفتار ناخوشایند یا اشتباهی را به بی‌علاقگی شریک زندگی نسبت می‌دهند. اما باید در نظر داشت که عشق هر فرد به شیوه‌ای خاص بروز پیدا می‌کند و گاهی رفتارهای ناخوشایند ناشی از استرس یا خستگی هستند، نه کمبود محبت.
راه‌حل: پیش از قضاوت سریع، گفت‌وگویی صادقانه داشته باشید. از او بپرسید: «الان چی ناراحتت کرده؟» یا «چطور می‌تونم حالتو بهتر کنم؟»
وقتی یک مسئله بارها و بارها باعث مشاجره می‌شود، گاهی افراد تصور می‌کنند که صحبت کردن درباره آن بی‌فایده است. اما تکرار مداوم یک موضوع ممکن است ناشی از عدم بیان صحیح نیازها یا سوء‌تفاهم‌های حل‌نشده باشد. قطع گفت‌وگو در این مواقع تنها به تعمیق مشکل می‌انجامد.
راه‌حل: به جای اجتناب از مسئله، به عمق آن بروید. از شریک زندگی‌تان بپرسید: «تو فکر می‌کنی دلیل اصلی این مشکل چیه؟»
کم شدن هیجان و شور و شوق اولیه در روابط، امری طبیعی است. اما بسیاری از افراد این تغییر را نشانه‌ای از بی‌علاقگی شریک زندگی می‌دانند. لازم است بدانید که عشق در طول زمان پخته‌تر و عمیق‌تر می‌شود و حفظ هیجان نیازمند تلاش هر دو طرف است.
راه‌حل: سعی کنید هیجان رابطه را دوباره زنده کنید. مثلاً از او بپرسید: «آخرین چیزی که باعث شد حس خوبی داشته باشی چی بود؟
تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است
