![چرا باید ابتدا اعتماد کنیم، حتی با خطر خیانت؟](https://cdn.khatesalamat.com/thumbnail/n30nbmTbwe1W/EdZARtDDQWiKpxZlY_IdhE_upYPZSv9EHH3tk0D4RWreabCuDy965partGzErZFG-RYAtpS7rWMnOfrkRMmz4lK4BHGAEW6IEPnLF5s_72nkDRV3vI8ARS_ch6ZR7ZJhYcd9guv0coNF1ZAeQEqvDYKjlIeAPTNT/%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%AF.jpg)
اعتماد یکی از ارزشمندترین پولها در روابط است، اما در عین حال یکی از شکنندهترین آنها نیز هست. این شامل آسیبپذیر کردن خود بر اساس انتظار عمل متقابل و حسن نیت از شخص دیگری است.
به گزارش خط سلامت وقتی به شخص دیگری اعتماد میکنیم، به او اعتماد داریم که در حالی که اسرار و گفتههای محرمانه ما را فاش نمیکند، به ما آرامش و مشاوره دهد. وقتی به شخص دیگری اجازه میدهیم اطلاعات حساس یا امور مالی ما را مدیریت کند، به او اعتماد داریم که تصمیمات بهتری از آنچه خودمان میگیریم، بگیرد و در عین حال علیه ما تقلب نکند.
به طور سنتی، اعتماد به عنوان دارای یک جنبه مثبت و یک جنبه منفی موازی دیده میشود. جنبه مثبت این است که اگر به شخص دیگری اعتماد کنیم، میتوانیم از او کمک بگیریم. جنبه منفی این است که خود را در موقعیتی قرار میدهیم که احتمالاً آسیب ببینیم.
مزیت کلیدی اعتماد به دیگران این است که این امر به ما فرصتی میدهد تا معیار واقعی شخص دیگری را بیاموزیم. اگر به شخص دیگری اعتماد کنیم، در نهایت خواهیم فهمید آیا در این کار درست بودهایم یا خیر زیرا به آن شخص فرصتی میدهیم که قابل اعتماد باشد.
اما اگر اعتماد نکنیم، هرگز نخواهیم فهمید که آیا بیاعتمادی ما موجه بوده است یا خیر، زیرا به آن شخص فرصتی نمیدهیم که قابل اعتماد بودن یا نبودن خود را نشان دهد. این عدم تقارن پیامدهای عمیقی دارد.
ارزش یادگیری نامتقارن اعتماد
از دیدگاه نظریه تصمیم، اعتماد نوعی ریسکپذیری است. با این حال، برخلاف بسیاری از ریسکهای دیگر، اعتماد از نظر ارزش اطلاعاتی نامتقارن است.
اگر تصمیم بگیریم به کسی اعتماد کنیم، دو نتیجه احتمالی به وجود میآید: اعتماد ما پاداش میگیرد و صحت آن تأیید میشود. یا به آن خیانت میشود و خطایی در قضاوت نشان داده میشود. در هر صورت، چیز ارزشمندی در مورد شخص دیگر یاد میگیریم.
علاوه بر این، چیزی در مورد خودمان و توانایی (یا عدم توانایی) خود در شناسایی افراد قابل اعتماد یاد میگیریم.
در مقابل، اگر اعتماد نکنیم، احتمال یادگیری اینکه آیا بیاعتمادی ما موجه بوده است یا خیر را از بین میبریم. فرصت یادگیری در مورد شخص دیگری و در مورد خودمان را از دست میدهیم.
علاوه بر این، وقتی بیاعتمادیم، خطر ایجاد همان رفتار غیرقابل اعتمادی را که از آن میترسیم، به جان میخریم. این نمونهای از یک پیشگویی خودکامبخش است. برای مثال، رهبرانی که مدیریت خرد میکنند و از اعتماد به کارمندان خود امتناع میکنند، ممکن است کارمندانی بیانگیزه ایجاد کنند که از ابتکار عمل خودداری میکنند.
مشاهده کارمندان بیتفاوت به نوبه خود باور مدیر را مبنی بر اینکه تیمش غیرقابل اعتماد است، تقویت میکند. در واقع، وقتی به کارمندان و همکاران خود اعتماد نداریم، تمایل داریم به دنبال اطلاعاتی باشیم که "ثابت کند" که آنها غیرقابل اعتماد هستند و اطلاعات مبهم را به روشی بدبینانه تفسیر کنیم. با این حال، این لزوماً به این معنا نیست که کارمندان ذاتا غیرقابل اعتماد بودهاند - فقط عواقب عدم اعتماد را نشان میدهد.
هزینههای پنهان بیاعتمادی
یک مطالعه اخیر عواقب از دست دادن فرصتهای یادگیری به دلیل بیاعتمادی را نشان میدهد. در این مطالعه، از شرکتکنندگان خواسته شد که به غریبهها با مبالغ اندک پول اعتماد کنند، به این امید که غریبهها به جای برداشتن همه آن برای خود، پول را برگردانند.
این مطالعه نشان داد شرکتکنندگانی که به دیگران اعتماد داشتند، یاد گرفتند که آیا دیگران قابل اعتماد هستند یا خیر، و متعاقباً تصمیمات اعتماد خود را نزدیکتر به سطح کلی اعتماد در آن جمعیت تنظیم کردند. در مقابل، کسانی که بیاعتماد بودند هرگز قادر به دریافت این بازخورد نبودند و بنابراین نرخهای اعتماد خود را تنظیم نکردند. به طور کلی، شرکتکنندگانی که در آن مطالعه به دیگران بیاعتماد بودند، به احتمال زیاد میزان اعتماد دیگران را دست کم گرفتند، که بخشی از آن ناشی از عدم بازخورد در مورد اینکه آیا بیاعتمادی آنها موجه بوده است یا خیر، بود.
هزینههای دیگری نیز وجود دارد که کمتر پنهان هستند و آن هزینههای بیاعتمادی است. سازمانهایی که در پرورش اعتماد بین کارکنان خود ناکام میمانند، نرخ گردش مالی بالاتر، تعامل کمتر و عدم ایمنی روانی را تجربه میکنند که خلاقیت و ریسکپذیری را مهار میکند. در چنین محیطهایی، افراد میتوانند بیشتر نگران محافظت از خود در برابر خیانت احتمالی باشند تا مشارکت در موفقیت سازمان.
اعتماد باید قبل از کسب آن داده شود
هنگامی که فرصتهای یادگیری که اعتماد فراهم میکند را در نظر بگیریم، این امر تحلیل هزینه و فایده را به نفع اعتماد به دیگران به جای بیاعتمادی به آنها تغییر میدهد بنابراین، اغلب بهتر است که به دیگران اعتماد کنیم قبل از اینکه اعتماد ما را جلب کنند. این تا حدی به این دلیل است که دیگران احتمالاً اعتماد ما را جبران میکنند، و تا حدی به این دلیل که به سرعت خواهیم فهمید که آیا در اعتماد کردن درست بودهایم یا خیر. این امر تصمیمگیری سریعتر و حذف مفید حلقههای اجتماعی ما را تسهیل میکند.
لازم به ذکر است این دکترین "ابتدا اعتماد کن" به معنای سادهلوح بودن نیست. اگر افراد دیگر از اعتماد شما سوء استفاده کردند، حتماً آن را پس بگیرید. با این حال، اغلب درد یا کمبودی که وقتی شخص دیگری ثابت میکند غیرقابل اعتماد است، کمتر از فرصت از دست رفتهای است که وقتی به عنوان اولین حرکت خود اعتماد نمیکنیم، جذب میکنیم.
اعتماد ابتدا، تفویض اختیار را ممکن میسازد
این عدم تقارن اعتماد همچنین نشان میدهد که باید در تفویض اختیار بیشتر مشارکت کنیم. وقتی در اعتماد به تیم خود تردید داریم، در نهایت وظایف و کارهای بیشتری را بر عهده میگیریم. این کار ما را کند میکند و باعث میشود زمان خود را به روشهای غیراOptimال صرف کنیم. همچنین محیطی از مدیریت خرد و ناکارآمدی ایجاد میکند که منجر به کاهش بهرهوری از همه میشود.
در مقابل، وقتی به دیگران اعتماد میکنیم، تفویض اختیار را فعال میکنیم. این به همکاران و کارمندان ما اجازه میدهد تا تواناییهای خود را نشان دهند. حتی اگر اشتباهاتی رخ دهد، اعتماد اولیه ما احتمالاً همکارانمان را بر آن میدارد که سعی در اصلاح آنها داشته باشند، زیرا اعتماد به دیگران احتمالاً باعث میشود که آنها به روشهای قابل اعتماد عمل کنند.
تفویض اختیار خوب کلید افزایش تصاعدی بهرهوری و تأثیرگذاری است، اعتماد عنصری ضروری برای دستیابی به این امر است.
خلاصه
عدم تقارن اعتماد یک واقعیت اساسی در تعامل انسان است. با انتخاب اعتماد، خود را در معرض احتمال تأیید و ناامیدی قرار میدهیم. هر اتفاقی که بیفتد، دانش به دست میآوریم. اگر از اعتماد کردن امتناع کنیم، نادان میمانیم.
بنابراین، باید فراتر از تحلیل اولیه هزینه و فایده اعتماد نگاه کنیم و فرصتهای یادگیری را که با اعتماد به دیگران به دست میآوریم، در نظر بگیریم.
برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است